اثرات گفتن بسم الله
شبستان: قرآن کریم این معجزه شگفت و گنجینه تمام نشدنی از معارف الهی، کتاب تعلیم و قرائت نسخه شفابخش تمام بیماری ها و درماندگی ها است.
به گزارش ، جائز است و می توان برای دردها به آن تمسک جست؟
خداوند تعالی در قرآن می فرمایند: ما آنچه از قرآن فرستادیم شفا و رحمت الهی برای مومنین است (اسراء آیه 82)
با توجه به آیات و روایات ذکر شده شفا جستن از آیاتی و دعاهایی که از اهل بیت (ع) وارد شده هیچ اشکالی ندارد ولی باید زمینه را که توجه به لقمه حلال، پاک ساختن باطن و ذکر و فکر از وسوسه های شیطانی است برای تاثیرگذاری این دعاها آماده کرد.
تاثیر گفتن بسم الله
عبدالله بن یحیی که از دوستان امیرمومنان علی (ع) بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختی که در آنجا بود نشست، ناگهان بدن وی منحرف شد و بر زمین افتاد و سرش شکست علی (ع) دست بر سر او کشید و زخم او التیام یافت بعد فرمود: آیا نمی دانی که پیامبر (ص) از سوی خدا برای من حدیثی نقل کرد که هر کار بدون نام خدا شروع شود بی سرانجام می ماند.
گفتم: پدر و مادرم به فدایت باد می دانم و بعد از این ترک نمی کنم امام علی (ع) فرمود: در این حال بهره مند و سعادتمند خواهی شد.
امام صادق (ع) می فرمایند: بسیاری اتفاق می افتد که بعضی از شیعیان ما بسم الله را در آغاز کارشان ترک می گویند و خداوند آنها را با ناراحتی مواجه می سازد تا بیدار شوند و ضمنا این خطا از نامه ی اعمالشان شسته شود.
فضایل و خواص سوره مبارکه فاتحة الکتاب
این سوره مبارکه به جهت رفعت و شرافتش تقریباً بیست و اندی اسم دارد ما تنها به چند نام مشهور آن اکتفا می کنیم.
یکی از آنها به نام حمد است که به مناسبت حمد و ستایشی است که در این سوره از پروردگار یکتا خداوند تبارک و تعالی به عمل آمده است.
امام صادق (ع) می فرمایند: سوره حمد سوره ای است که اول آن ستایش و میانه آن اخلاص و آخر آن نیایش می باشد.
نام دیگر این سوره فاتحه است چون قرآن و نماز با آن شروع می گردد. دیگر نام این سوره جامع و ام الکتاب و ام القرآن است چون معظم بلکه کل معانی قرآن را شامل است و عرب هر جامعی را ام می نامند و همچنین به چیزی که تقدم بر دیگران داشته ام اطلاق می کند و این سوره شریفه بر سایر سوره های قرآن تقدم دارد.
از دیگر نامهای شریف این سوره شفا است زیرا پیامبر (ص) درباره این سوره می فرمایند: ام الکتاب شفاء من کل داء. سوره حمد شفای هر درد و بیماری است.
از امام صادق (ع) نقل شده است که هر کسی در صبح قبل از آنکه حرف بزند هفت بار سوره مبارکه حمد را بخواند هر ناخوشی و مرضی که دارد برطرف گردد و هرگاه در آن روز ناخوشی و مرضی زایل نگردد در روز دیگر بعد از نماز صبح و قبل از حرف زدن هفتاد مرتبه این سوره را با اعتقاد کامل بخواند من ضامن شفا او خواهم بود.
پیامبر (ص) می فرمایند: هر کس سوره حمد را بخواند چنان است که دو سوم قرآن را خوانده و ثواب آن کسی که بر همه مومنان تصدق کرده باشد به او داده می شود و نیز ایشان می فرمایند: هر کس به صدای قاری این سوره گوش دهد به اندازه یک سوم ثواب آن به وی داده می شود.
در خواص این سوره از پیامبر (ص) نقل است که هنگام خواب بر پهلو بخوابید و سوره های حمد و توحید را بخوانید از همه بلایا ایمن خواهید بود و هر کس در حین ورود به منزل خود سوره های حمد و اخلاص را بخواند خداوند فقر و تنگدستی را از او برطرف و خیر و رکت بسیار به وی عطا می کند.
در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: هرگاه که هفتاد مرتبه سوره حمد را بر یک دردی خواندم آن درد تسکین یافت.
از امام محمد باقر (ع) نقل است اگر سوره حمد را بر میتی هفتاد مرتبه خوانده شود و آن میت زنده شود جای تعجب ندارد.
از پیامبر (ص) نقل است جهت کم شدن تب، این سوره را چهل بار ظرف آبی بخوانید و بر روی آدم تب دار فشار دهید و در جای دیگر امده است هر کس بعد از عطسه سوره حمد را بخواند آنگاه به کف دست خود بدمد و به صورت خود بمالد از سردرد و چشم درد و آمدن خون بینی در امان خواهد بود.
نقل است شیطان در مدت عمر خود چهار ناله جانکاه کرد: وقتی که طناب لعنت بر گردنش افتاد و زمانی که از بهشت رانده شد و وقتی که رسول اکرم (ص) به رسالت مبعوث شد و هنگامی که سوره حمد نازل شد.
وقتی وزارت ارشاد ضد ارشاد می شود!
بولتن نیوز- در پی ادامه نیافتن اکران تعدادی از فیلمهای نوروزی در استانها، اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای با صدور اطلاعیهای به این امر واکنش نشان داد. این در حالی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی! به عنوان یكی از نهادهای فرهنگی كه وظیفه خود را پاسداری از دستاورد های نظام مقدس جمهوری اسلامی می داند، باید ظرفیت های خود را در اختیار فعالیتهای ضد ارزشی قرار نداده و برابر با فرهنگ جامعه اسلامی و تعاریف اجتماعی لحاظ شده در جمهوری اسلامی ایران گام بردارد. موضوعی که گویی این روزها دست اندرکاران و سیاستگذاران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مزاجشان خوش نیامده و در یک حرکت ساختار شکن سعی در برخورد با آن دارند و تصمیم عاجل گرفته اند که نسبت به تغییرات اساسی در آن همت گمارند.! چالشی که بخش بزرگی از جامعه ارزشی ایران را بر نتابیده و در حال تبدیل به خیزشی اجتماعی در راستای حفظ و حراست از شعائر اسلامی ملت شهید پرو ر ایران است.
البته در این راستا و در پی ادامه نیافتن اکران تعدادی از فیلمهای نوروزی در استانها که به علت ناهمجنسی ساختار ارزشی آنها با قالبهای موجود در فرهنگ حال حاضر جامعه اسلامی ایران صورت گرفته است. اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای نیز با صدور اطلاعیهای واکنش نشان دادکه امید است از سوی بالادستی ها هم مورد توجه قرار گیرد!.
در این اطلاعیه خطاب به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها آمده است: «هرگونه تغییر و جابجایی در اکران فیلمها در سطح استانها میبایست با نظارت سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد و اینگونه نیست که با تصمیم شخصی، بتوان جلوی اکران آثار را گرفت. اختیار ادارات کل در جابجایی اکران سینماها منحصر به آثاری است که با محدودیت سنی اکران شده باشند. بنابر این فیلمهای خارج از این شرایط نباید بدون مجوز سازمان سینمایی دستخوش تغییر در اکران قرار گیرند».
این اطلاعیه در حالی از سوی اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای منتشر شده است که حوزه هنری سازمان سینمایی سوره نیز همراه با بسیاری از ادارات کل وزارت ارشاد استانهای کشور با انتشار اطلاعیه ای نمایش دو فیلم " گشت ارشاد" به كارگردانی سعید سهیلی و " خصوصی " به كارگردانی محمد حسین فرح بخش در سالن های زیر مجموعه خود در سراسر كشور را متوقف كرد . توقفی که در متن اطلاعیه آن حرفهای ناگفته بسیاری برای خواندن و شنیده شدن از سوی مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته و امید می رود همانگونه که خطیب نماز جمعه تهران هم گفت به آن توجه ویژه شود. نکته ای که در این ابتدای امر با یک عذر خواهی قابل بازگشت ! ولی در آینده نزدیک با اعتراضات بیشتر و ناهمجنس با قلوب رئوف امت حزب الله همراه خواهد بود.
در متن اطلاعیه حوزه هنری سازمان سینمایی سوره آمده است :
بسم الله الرحمن الرحیم
كلید پیشرفت كشور به میزان زیادی دست سینماگران است،چرا كه دست اندر كاران هنر فاخر سینما با توجه به تاثیر گذاری و جهت دهی این هنر می توانند با تولیدات خود روح امید ، شوق پیشرفت ،انگیزه كار و تلاش،اعتماد به ارزش های اسلامی و ملی را در جامعه ترویج كنند. ( مقام معظم رهبری)
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای بارها در سخنان خود به نقش موثر سینما در غنای فرهنگی جامعه اسلامی اشاره فرموده اند.همچنان كه ایشان تاكید داشته اند سینمایی مورد تائید است كه روح امید و اعتماد را به كشور تزریق كند .سینما گران ایرانی هم بر این باورند و یكی از رسالت های خود را حركت در مسیر رشد و شكوفایی ایران اسلامی می دانند.
در آغاز سال تازه و همزمان با شروع اكران 91، نمایش دو فیلم "گشت ارشاد" و " خصوصی..." همراه با حاشیه هایی بوده است ،موضوع و نوع نگاهی كه در این آثار مطرح شده حساسیت هایی را در جامعه به وجود آورده است . موج نگرانی ها بابت نمایش این دو فیلم در اغاز سال این روزها به اوج رسیده و طبیعی است كه حوزه هنری به عنوان یكی از نهادهای فرهنگی كه وظیفه خود را پاسداری از دستاورد های نظام مقدس جمهوری اسلامی می داند، ظرفیت نمایش سالن های سینمایی خود را در اختیار فیلم های ضد ارزشی قرار ندهد.
سازمان سینمایی سوره حوزه هنری با توجه به فضای موجود و در راستای صیانت از ارزش های انقلاب اسلامی ، نمایش این دو فیلم را در سالن های سینمایی خود در سراسر كشور متوقف خواهد كرد.
شما همیشه از اصلاح در سینما صحبت کردید و همیشه گفتید سینمای جهانی را فراماسونرها و صهیونیستها هدایت میکنند، به عنوان یک مصلح به نظر شما این اصلاح چگونه باید صورت بگیرد؟
با اجازه شما مطلبتان را اصلاح میکنم، من خودم را مصلح نمیدانم اما به عنوان یک مسلمان معتقدم سیما و سینما فرهنگساز دو رسانه فرهنگساز هستند و در اخلاق و ایمان و نوع نگرش و رشد عمقی جامعه تاثیر دارند. اگر دو وسیله فرهنگساز آلوده باشند، جامعه را آلوده کرده و باعث فساد میشوند بنابراین باید ایندو را درست کنیم. من، نه بهعنوان یک مصلح بلکه بهعنوان یک شهروند که این فیلمها را چه در تلویزیون، چه در سینما به همراه خانوادهام میبینم، میخواهم ازطریق اسلام این مشکلات حل شوند. منظور ایناست که بطور کلی باید همه اصول زندگی را، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، با اسلام منطبق کرده و موبهمو از آن الگوبرداری کنیم. اسلام مدعی است در همه زمینهها راهکار دارد، یکی از مشکلاتی که قصد حل آن را داریم و اسلام بایستی راه آن را نشان دهد، سیما و سینماست. بهطورکلی باید همگی از دید اسلام به مسائل بنگریم.
بر اساس این نگرش چگونه میتوان راهکاری برای سینمایی که یک پدیدهای غربی است، ارائه داد؟
راهکاری که مسئولین فرهنگی ارائه میدهند با رعایت مشروعات حاکم بر جامعه و فرهنگ تحمیلیست که بر سیما و سینما، هنرمندان و فضای حاکم بر مطبوعات منطبق است. اما اگر شما از اسلام بپرسید، اینطور نگاه نمیکند، و نظر بر این است که خداوند این راه را پیشنهاد داده است و میخواهد هنرمندان، مطبوعات و رسانههای حامی آنها و همینطور حامیان خارج ازمرزها، سایتها و تلویزیونهای حامی آنها خودشان از این منظر بهره ببرند. اسلام برای همه اینها راهکار خودش را دارد و جایی برای مصلحتاندیشی ندارد و نگذاشته است. برای اسلام مصلحت مردم و جامعه مهم است. برای مثال دانشگاههای ما با حوزه علمیه و بانکهای ما با اقتصاد اسلامی در تضاد هستند. ما مجبور به اسلامی کردن همه اینها هستیم. دانشگاههای ما درحال اشاعه فرهنگ اومانیسم و ماتریالیسم است، درحالیکه برای حوزههای علمیه ما خدامحوری و ارزشگرایی مهم است و دانشگاهها از نظر مادی رو به رشد هستند. سینما هم همین مصداق را دارد، و ما آن را به عنوان یک کشور اسلامی نساختهایم و بنیانگزاران آن مسلمین و مومنین نبودند. سینما را غرب اختراع کرده و قواعد حاکم برآنها را نیز تنظیم کردهاند. کمپانیهای هالیوودی و صهیونیستی به این سینما خط میدهند. و این تنها درباره سینمای ما صدق نمیکند بلکه تمامی سینماهای دنیا در راستای اهداف صیهونیسم گام برمیدارند. بحث فقط سینمای ایران نیست. این روند توسط سینماگری که در این راستا فعالیت کرده و به عنوان بازوی انحرافی این جریان در حرکت است، نمیتواند اصلاح شود. اشکال مسئولین سینمای ما این است که هرگاه اقدام به اصلاح سینما میکنند به سراغ همان سینماگر فاسد میروند، که با اصلاحگران مشکل دارد. بنابراین باید به دنبال اسلامشناسها و فرهنگسازها بود تا بینش اسلامی را در سیما و سینما دخیل کرده و راهکار ارائه دهند.
بهتر اینست تا یکی از دغدغههای رییسجمهور این باشد تا اسلامشناسانی که با فرهنگ سینما و تلویزیون بیگانهاند، دور هم جمع کرده و از آنها راهکار بخواهد، که متاسفانه این کار انجام داده نشده است. البته ما راهکارها را از قرآن پیدا کرده و به مسئولین مملکتی ارائه دادهایم اما متاسفانه علاقهای به آنها نداشتهاند، همانطور که به اصلاح دانشگاهها و بانکها میلی ندارند. ایشان حتی حاضر به شنیدن این راهکارها نیستند واگر میشنوند هم بیتوجه هستند و مصداق مثل یک گوش در و دیگری دروازه است.
نکته در اینجاست که در دوره جدید اینطور به نظر میرسد که مسئولینی که شما اشاره میکنید از همفکران طیفی هستند که دغدغه اصلاح سینما را دارند یا حتی با امثال شما هم همفکر هستند. برای همین است که برخی استدلال میکنند اگر این مسئولین گرایش سیاسیشان مانند دولتهای قبلی بود گفته شما صحیح بود اما دولتهای نهم و دهم همگی از نزدیکان فکری و سیاسی شما هستند پس چرا انتقاد میکنید. این شبهه به نظرم جای پاسخ دهی اساسی دارد!
ببینید. ظاهرا ما همفکر و همعقیده هستیم اما در عمل نه. عمل با کلام فرق میکند. بهعنوان نمونه دهها بلکه صدها بچه حزبالهی وارد عرصه سینما شدند ولی هماکنون مدافع همین سینما هستند و حاضر به تغییری در این جریان نیستند که این موضوع در خیلی حوزههای دیگر نیز صدق میکند. آقایان مسئولین فرهنگی به نوعی تسلیم شدهاند و حاضر نیستند همت کرده و سختی بکشند، سخنان دوست و دشمن را بشنوند و هزینهای پرداخت کنند، در حالیکه انسانهای مومن و مذهبیای هستند، اما ایمان و عمل در کلام خلاصه نمیشود.
اساسا به نظر میرسد طیفی که معتقد به اصلاح در روتدهای این سینما است در اقلیت است، نه در اکثریت!
در بین کدام قشر... مردم مذهبی، عالمان دینی یا سینما گرها؟
نه به طور کلی به نظر میرسد حتی طیف معتقد به مبانی مکتبی هم در برخی موارد حساسیتهایی کلان از خود نشان نمیدهد. بنابراین اعتراضهای انفرادی فرج ا... سلحشور نتوانسته است ایدهها و افکار او را کاملا به جامعه تعمیم بدهد، حتی با وجود همفکرانی مثل شهریار بحرانی، جمال شورجه یا اصلا هیئت اسلامی هنرمندان...
من خودم هیئت اسلامی هنرمندان را راهاندازی کردم تا بچه مسلمانهایی که به دنبال امور فرهنگی هستند با مذهب فاصله نگیرند. هدف اصلاح بود اما مشکلات و حواشی مارا از هدف اصلی دور کرد، هدف اصلی که همان اسلامیسازی هنر سینما و تلویزیون بود، به حاشیه رانده شد. اما هنوز هستند، کسانی که یار و یاور ما هستند. غیر از این، پانزده، شانزده سال است که مرکزی راهاندازی شده و نزدیک به صد نفر از بچه مسلمان و مذهبی و علاقمند به هنر جمع کردیم و همین تئوری عملیاتی شد. و مبانی سینمای غرب و سینمای اسلامی تعریف شد. پس از پیدا کردن قصه و تبدیل آن به سناریو، چند فیلم کوتاه سیوپنج تا چهل دقیقهای ساختهایم. هنرمند، استاد و مدیر تربیت کردیم. اما این حرکت ما، رسانهای نشده است و مسئولین حتی حاضر به حمایت از این حرکت نیستند. بطوری که بهدلیل کمبود بودجه این حرکت و تئوری که از صفر شده شده بود، متوقف شد.
در این میان البته کسانی هم هستند که از شما انتقاد میکنند که چه حقی دارید همه چیز را زیر سوال ببرید، وقتی رهبری ازفیلمی تعریف میکنند (رهبری در دیدار با سینماگران از سه فیلم آژانس شیشهای، لیلی با من است، اخراجیها تعریف کردند) شما این فیلمها را زیر سوال بردید؟
من سیوچهار سال است که در عرصه هنر مذهبی دارم فعالیت میکنم و غیر از کارهای مذهبی و ارزشی کار دیگری نکردم و به عنوان یک مسلمان یک ایرانی و علاقمند به انقلاب اسلامی و ظیفه دارمکه در جهت اصلاح سینما و تلویزیون تلاش بردارم. حال من چکارهام؟، همانقدر کارهای هستم که دیگران هم هستند. منتها دیگران دنبال نان و آب و غیره خودشون هستند. اما من موفقیت خودم اصلا مهم نیست. چون برای من مردم مملکتم انقلابام مهم هستند. دیگران به من اعتراض میکنندکه چرا شغل مارا به خطر میاندازی، چرا میخواهی مارا از نون خوردن بیاندازی. سینما و تلویزیون به عنوان یک فرهنگساز به کشور و انقلاب و مردم ضربه و لطمه دارد میزند. اگر سینما و تلویزیون درست شود بسیاری از این آدمهای ناصالح جایی در این دو رسانه ندارند و اعتراض میکنند. و حتما لازم نیست من کارهای باشم همه وظیفه دارند که بهدنبال اصلاح باشند.
شما چندی پیش بعد از صحبتهایی که در رسانهها منعکس شد، سینمای ایران را فاحشهخانهای بزرگ نامیدهاید. این حرفهای شما سیلی از انتقادات و تمجیدها را روانه شما کرد. خیلیها از شما خرده گرفتند و خیلیها از آنچه را که شجاعت شما نامدیدند تمجید کردند. کمی راجع به این امر توضیح دهید؟
راجع به این امر با خانم پروانه معصومی صحبت میکردم، ایشان فرمودند که این حرفی که شما زدید منو ناراحت نکرد. اما چوب را که برداری گربه دزده حساب کار دستش میآید. این جمله یک زن سالم و معتقد به سینماست. این خانم به من میگویند این حرف به من برنخورد. به کسانی برخورد که مصداق همون گربه دزده هستند. خیلی از زنهای مومن سینما نیز این حرف را زدند و من از آنها عذرخواهی هم کردم. اگرچه مطمئن بودم که آنها میدانند که من منظورم با آنها بودند خیلی از علمل و بزرگان همچون آیت ا.. علم الهدی و سینما گرها ومتدینین با من همراهی کردند و گفتند فلانی درست میگوید. منتها قبلا کسی به زبان نمیآورد. اما حال یکی به زبان آورده است. من از آنهایی که اعتراض کردند به حرفهای من و آنها را توهین قلمداد میکنند، سوالی دارم آیا فقط اینکه سلحشور توهین کند بد است، یا هرکسی توهین کند بد است؟
البته قبول کنید این ادبیات تا به سابقه نداشت!
حال من عریانتر از این هم میگویم آیا گلشیفته فراهانی با عملش صحبت کرد یا سلحشور؟ کدامیک از این آدمها که به حرف من اعتراض کردند، آیا به عمل گلشیفته فراهانی هم اعتراض کردند؟... هیچکدام! صحبت این نیست که چرا به سینما بد گفتی؟ چرا آب توی لانه زنبور ریختی؟ خیلی از چیزها را مردم نمیدیدند، حال حال همهچیز را مردم و متدینین میدانند. و ما نمیتوانیم کارهایمان را زیر زیرکی انجام دهیم، اینها از این ناراحت هستند. من خبرهای خیلی دردناکتر و ناراحتکنندهتری از پشت صحنه سینما و خانه سینما دارم. این را به شما میگویم، نشانههای وقیخانهتر از آنچه که گفتم دارم. اگر به این حرف من علما، مردم و جامعه، مطبوعات و هنرمندان اهمیت ندهند، من باید چهکار کنم؟ سکوت کنم؟ بگویم به من چه؟ هر کثافتکاری که دوست دارید در سینما انجام بدید، آیا وظیفه من این است، نه! اینبار بلندتر فریاد میزنم، شاید بعضیها کر هستند. صدای من را شاید نشنیدهاند. شاید براساس این سینما کاری بکند.
چون دارم میبینم که هنرمندان زن و دختر دارنددر این سینما بیسیرت میشوند. دارم میبینم که ناموس خیلیها در این سینما آلات دست خیلی از سینماگرها شده است. هرچند در کنار اینها سینماگران خوب و سالم که بسیار اخلاق را رعایت میکنند، هستند، که البته آنها استثناء هستند. حالا بدتر ازین که هزاران زن و دختری که دارند در این سینما فاسد میشوند میلیونها دختر و زن دیگر در جامعه توسط این سینما و تلویزیون تهدید میشوند. جامعه درحال ازبین رفتن است. خانوادهها دارند از هم میپاشند. عشقهای مثلثی، خیانت به شوهر، خیانت به زن، دارد عادی میشود. روابط دختر و پسر عادی میشود. روابط بین زن و مرد در ادارات دارد عادی میشود.
حال بحث ماهواره یک بحث است و اینکه بچه مسلمانها آثار فاخر و باارزش بسازند بحث دیگری است. وظیفه دیگر ما این است که با وضعیت موجود بجنگیم. سکوت نکنیم وگرنه این از بیغیرتی ماست. ماهیت سینما بر اساس فساد است. یعنی اینکه سینما برای منحرف و فاسدکردن انسانها خلق شده است. اما اینکه بسیاری از علما، حزب اللهی، متدینین، قاریان قرآن، مداحان سکوت کردند را نمیفهمم. نمیدانم غیرتها کجا رفته است؟ چه اتفاقی برای متدینین افتاده است که نمیبینند و درباره کثافتکاریها سکوت کردهاند. این رو من نمیفهمم. داد میزنم که شاید ازخواب بیدار شوند. وظیفه خودم میدانم ایشان را متوجه سازم. مگر روزی که علما و بزرگان به من بگویند، خفه شو! من آنروز ساکت میشوم. دیگر وظیفهای برای خودم قائل نیستم، میروم و مینشینم کنج خانه مثل خیلیها ساکت میشدم. فقط در این صورت من ساکت مینشینم. اگر رهبرم، عالمان دینی و مراجع به من بگویند شما وظیفهای ندارید، من ساکت میشوم.
به نظر شما راه کار اساسی برای حل این بحران چیست؟ بالاخره نمیشود که سینما یا تلویزیون را کلا تعطیل کرد..
راهش این نیست و شما اگر بخواهید یه انسان کافر را مسلمان کنید. میکشیدش؟ قطعا نه؟ او را قانع میکنیدوبرایش دلیل و منطق میآورید تا شهادتین بگوید و مسلمان شود. سینما هم همینطور است. یکسری مبانی را باید درست کنیم. مبانی اگر تغییر کند. بخش اعظمی از افرادی که در این سینما و تلویزیون مشغول به کار هستند عضوی از سینما ارزشی میشوند. راهش این نیست همه را از هم متلاشی کنیم. کما اینکه شما سریال یوسف را ببینید. این عوامل را از کره ماه نیاوردیم همه دست اندرکاران و فعالین این سینما هستند. با همینها بسیاری ا زآثار ماندگار ارزشی را ساختهاند. آثاری مثل مریم مقدس، آژانس شیشهای، توبه نصوح، اصحاب کهف، پرواز در شب و... پس این سینما گر میتواند بازدهی خوبی داشته باشد. اما به شرطی که جریان سالمی آنها را هدایت کند. نه اینکه افراد معلوم الحال و فاسدینی آن راهدایت کنند. افرادی که سینما و تلویزیون را به وضیعت فعلی دچار کردهاند.
ما وارث انقلابی هستیم که سه دهه از آن میگذرد چرا در این سه دهه همیشه این حرفها را زدیم. الان دیگه طاغوت نیست همیشه نمیتونیم بگوییم آمریکا و اسرائیل مقصرند، مدیران تربیت شده همین نظاماند، آدمهایی که در مسند ریاست هستند افراد همین نظاماند. مقصر کیست؟ همش بگوییم استکبار، صهیونیسم به نظر شما این فرافکنی نیست؟ من توجه شما را به صحبتهای یک ادم مخالف انقلاب و اسلام جلب میکنم که میگفت: شما انقلاب کردید. پیروز شدید و مست پیروزی هستید و خیالتان راحت است که همه چی درسته اما ما درصدد پیروزی هستیم. ما مثل شما که انقلاب کردید تا طاغوت را از بین ببرید ما هم داریم تلاش میکنیم که شما رو ساقط کنیم. که البته این ارزو را دشمنان نظام وانقلاب به گور خواهند برد اما از جهتی این حرف درسته چرا؟ چون که شمابرای بچههای مذهبی و آنهایی که این انقلاب را به وجود آوردند نمیتوانید حرف از فرهنگ اسلامی انقلابی بزنید. چون اینها اسلام مجسم هستند. چون مذهبی هستند و همه چیزها شون بر اساس تعالیم دینی هست. فکر میکنند که پس همه چیز درست است و اگر مشکلاتی هم هست چیز مهمی نیست.
هنوز بمب در خانه این افراد منفجر نشده. اگر بمبی هم منفجر شده در قشر خاکستری جامعه بوده است. به عنوان مثال فیلمی که ساخته شده بود به نام «مارمولک». تازه خیلی از علما و روحانیون فهمیدند که به آنها توهین شده و تازه از وضعیت سیما و سینما آگاه شدند. وقتی فهمیدند تازه اعتراضها شروع شد. پس این اتفاق باید در جامعه مذهبی ما هم بیفتد تا آنها هم بفهمند که موضوع از چه قرار است. ازطرفی مسئولین ما کارهای نیستند در عرصه فرهنگ و هنر. ما بچههای مذهبیها و هیئتی هاو علما نه اهل تئاتر بودیم نه اهل سینما و غیره. ما اینها را قرتی بازی میدانستیم!
هر موقع خواستیم اعتراض کنیم چون سوادش و فرهنگش را نداشتیم نتوانستیم ورود نکردیم و نتوانستیم راهکار ارئه بدهیم. وقتی هم به آنها اعتراض کردیم که آقای سینما گر، اقای خانه سینما راهت اشتباه هست و اون در جواب گفت راهش چیه؟ ما جواب نداشتیم پس آنها سوار شدند برما. گفتن حالا که شما راهکار ندارید پس حرف نزنید. در این وضعیت هنرمند در این مملکت همه کاره است. بعد از هم با اعتراض فیلم خودش را اکران میکنند مسئولین ما کارهای نیستند. تو این ۳۰ سال کارهای نبودیم همه کاره هنرمند و سینما گر بوده است. مسولین فرهنگی ما جاده صاف کن و سرویس دهنده آقایان شده بودند. اصلا متاسفانه الان همه کاره هنرمند است. اما وضعیت باید عوض شود. چرانباید این سینما و تلویزبون در خدمت اسلام و انقلاب باشد؟ چرا سینمای دهه ۶۰ بهتر از دهه ۸۰ هست.؟ راهکار وجود دارد اما گوش شنوا خیر. البته من به آینده خوشبین هستم چه بخواهیم و چه نخواهیم بچه حزب الهی این سینما و سیما را درست خواهند کرد من ایمان دارم چه مسئولین بخواهند چه نخواهند امیدوارم که روسیاهی به زغال نماند اقای مسئول. به خودت بیا از چی میترسی؟ من به اینده خوشبین هستم.
شما و طیف معتقد به مبانی قبل از قضیه اسکار هم انتقادهای بسیاری به فیلم جدایی داشتید اما بعد از گرفتن اسکارتوسط اصغر فرهادی دختر شما به وی تبریک گفت و این امر را جریان رسانهای که در خط تایید روندهای این سینماست به شدت برجسته کرد. با این حال سوال این است که یک دختر و پدر در تضاد هستند؟ برخی میگویند فرج اله سلحشور که نتوانسته روی دخترش و خانوادهاش تاثیر بذارد چطور میخواهد روی سینما و تلویزیون تاثیر مثبت بگذارد؟
خیلی از مسئولین مملکت ما هم فرزندانشان آنطور که میخواهند نشدهاند. البته من دو تا از فرزندانم طلبه هستند و در سینما نیامدهاند و توانستم انها را حفظ کردم. اما اونی که توی سینما اومد من در تربیتش سهیم نبودم. سینما بچهٔ من را تربیت کرد. مضاف بر اینکه من آن موقع هنوز به این درک از سینما نرسیده بودم و برای سینما راهکار نداشتم اما در مورد فیلم فرهادی، من کاری ندارم که فیلمش خوب بوده یا بد بوده. من با معیار حرف میزنم. آیااقدامات امریکا و اسکار در جهت اصلاح جامعه بشریت بوده؟ چه شده میآیند به آقای فرهادی جایزه میدهند ولی از آن سمت دانشمندان هستهای ما رو ترور میکنند؟ اگر اینها طرفدار فرهنگ و پیشرفت و علم، تکنولوزی و صنعت هستند چرا دانشمندان ما رو میکشتند وبه فیلمسازان ما رو جایزه میدهند؟ رهبری بیش از ۱۰ بار به سینما گران گفتهاند: دلتان رو به اینجایزهها خوش نکنید اینها حساب شده جایزه میدهند. درحالی که سینماگر ۱۸۰ درجه برعکس عمل میکند و انچه که کعبه آمال و آرزوهای انها است. هالیوود و اسکار است نه انقلاب و اسلام!
و سینماگران ما تقریبا بلا استثتا یکی از آرزو هاشون اینه که در جشنوارههای خارجی مطرح بشوندو داخل ایران برایشان مهم نیست. امام میفرمایند: هر موقع دشمن از شما تعریف کرد به خودتان شک کنید. حالا من از شما میپرسم؟ آمریکا دوست شما هست؟ اسکار دوست شما هست؟ هالیوود دوست شما هست؟ حالا در جامعه ما مسئولین از اقای اصغر فرهادی تعریف میکنند. جشن میگیرند. هوار میکشند.. اماحقیقت عوض نمیشودامریکا و اسکار هالیوود و کمپانیهای صهیونیستی در طول صد و اندی سال گذشته همه دنیا را به لجن کشیدهاند حالا چطور طرفدار فرهنگ شدهاند؟. طرفدار راستی و صداقت در اثر آقای فرهادی شدهاند؟ یا آنها درست شدهاند و آقای فرهادی تغییر کرده؟
آقای علیشان استون در دفتر بنده بود و من از ایشان فیلم گرفتم و آن فیلم را برای برنامه هفت فرستادم اما آنها پخش نکردند! خبر نگارها از آقای استون پرسیدند: نظرتان درباره کاندید شدن آقای فرهادی در اسکار چی هست؟ ایشان گفتند: اگر کسی در جهت امریکا و اسرائیل حرکت نکند به او جایزه نمیدهند. شک نکنید که فیلم ایشان در عمل به عقاید آن کشور است. این صحبت یه فیلمساز امریکایی بود نه ایرانی! در ضمن برای اینکه انسان اگر بخواهد راستی را ترویج دهد باید مملکت خود را دروغ گو معرفی کند؟ بگوید ایران جای دروغ گو هاست و آمریکا جای خوبیها؟ و باید فرار کرد و رفت آمریکا؟
اینجا باز همان بحث نقد و سیاه نمایی خود را نشان میهد. در واقع مرز بین این ۲ امر باید ترسیم شود...
من یک سوال از شما دارم؟ اگر کسی یه راهکار کسی پیشنهاد داد و مخصوصا اگر آن پیشنهاد رو رهبری داد ما باید به کدام رهنمود توجه کنیم؟ مقام معظم رهبری به سینما گران ما فرمودند: معنی انتقاد سیاه نمایی نیست. انتقاد یعنی، شما ایرادی را در جامعهای مطرح کنید و راهکاری هم برای حل آن طرح کنید. تخریب یعنی آن کسی که فقط بدیها رو میبیند وهیچ راهکاری ندارد. به سینما گران فقط یاد دادن که تو ایراد بگیر – اشکال بگیر – وظیفه تو این است-آقای سینما گر تو مثل مگس میمانی فقط باید روی کثافت بشینی؟ تو مثل زنبور و پروانه نیستی که روی گل بنشینی. آیا تو مثل لاتها باید فقط فحاشی و چاقو کشی میکند؟ آیا این سینما است؟ انتقاد را باید کسی انجام دهد که شعور ارائه راه حل را داشته باشد. به صراحت میگویم هر لات و چاقو کشی میتواند ایراد بگیرد؟ اما آن کسی که ایراد میگیرد و راهکاری هم ارائه میدهد. آن فرد جزو انسانهای فرهیختهای هست که دارای بصیرت هم هست. متاسفانه بخش اعظم سینماگران ما منهای تعداد اندک آنها، فقط سیاه نمایی و زشتیها رو میبینند و توان دیدن زیباییها رو ندارند کسی با انتقاد مخالف نیست! من فیلمی بازی کردم که از جامعه ایران انتقاد کردم. اسم این فیلم «مجاهدت خاموش» هست که فقط برای مقام معظم رهبری و مسئولین پخش شد. پس میشود فیلم انتقادی ساخت و بازی کرد.
پس چرا این فیلم برای مردم پخش نشد؟
برای اینکه آقای هاشمی که اون زمان مسئول تلویزیون بودند اجازه پخش ندادند. چون اسم چند سفارت خانه مطرح شده بود و ایشان گفتند: آبروی ایران میرود و نگذاشتن اکران عمومی بشود. در حالی که مقام معظم رهبری فرمودند پخش کنید. پس چرا به حرف رهبری گوش ندادند؟ اگر تمام حرفهای رهبری را گوش بدهیم جامعه ما این طور پیش نمیرود. کشور بهشت میشود. متاسفانه در کنار این همه مومنین که در سطح رهبری حرکت میکنند یک عدهای هم هستند که اتفاقا بیشتر در سینما و تلویزیون بنا ندارند در جهت رهبری حرکت کنند. اگر چه در همان سینما و تلویزیون یکسری مومنین هم هستند که از رهنمودهای مقام معظم رهبری پیروی میکنند.
میبدی امروز: به هیچ وجه جنگ نمی شود
میبدی فردا !!!؟؟؟
بازپرسی از ۱۳ ایرانی به خاطر عکاسی در نیویورک!!
یک مقام ارشد پلیس نیویورک: پلیس این شهر طی هفت سال گذشته ۱۳ ایرانی را که با دولت ایران ارتباط داشته اند به دلیل عکاسی از نقاط مختلف شهر مورد بازپرسی قرار داده است.
مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت بی بی سی فارسی 22 مارس (3فروردین) نوشت: «پلیس نیویورک این احتمال را مطرح کرده که ایران با پوشش دیپلماتیک برای گردآوری اطلاعات در نیویورک فعالیت می کند.»
یک مقام ارشد پلیس نیویورک به مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «پلیس این شهر طی هفت سال گذشته 13 ایرانی را که با دولت ایران ارتباط داشته اند به دلیل عکاسی از نقاط مختلف شهر مورد بازپرسی قرار داده است.»
میچل سیلبر مدیر اطلاعات پلیس نیویورک روز چهارشنبه به کنگره آمریکا گفت: «اهمیت بین المللی نیویورک و جمعیت زیاد یهودیان در این شهر آن را هدفی بالقوه برای حملات تروریستی از سوی ایران و حزب الله می کند.»
بی بی سی فارسی مدعی شد: «این اولین بار نیست که این مقام پلیس نیویورک چنین اتهاماتی را مطرح می کند.»
سیلبر به کنگره آمریکا گفت: «با توجه به توطئه برای ترور یک دیپلمات خارجی در واشنگتن که ایران به آن متهم است، و نیز با در نظر گرفتن لفاظی های خصومت آمیز این کشور که روز به روز بیشتر می شود، پلیس نیویورک باید در شناسایی و منحل کردن هر گونه حمله توسط ایران و عواملش هوشیار باشد.»
بی بی سی فارسی در ادامه اتهامات خود علیه ایران مدعی شد: «پیتر کینگ نماینده جمهوری خواه نیویورک که برگزار کننده جلسه روز چهارشنبه کنگره در کمیته امنیت ملی مجلس بود ایران را متهم کرده که با استفاده از عوامل خود در حزب الله به دنبال حملات خرابکارانه در خاک آمریکاست. علیرغم بازپرسی پلیس نیویورک از این سیزده ایرانی، هیچکدام از این افراد متهم نشده اند و همگی در نهایت پس از بازپرسی آزاد شده اند.»
نیویورک شهری توریستی است و دیدن کسانی که با دوربین عکاسی یا فیلمبرداری از نقاط مختلف این شهر عکس و فیلم می گیرند صحنه ای بسیار طبیعی است. با این همه نگرانی از تکرار حادثه تروریستی دیگری در نیویورک باعث حساسیت بیشتری در رفتار پلیس نیویورک شده است.
به نظر می رسد افزایش تنش بین ایران و آمریکا و چند مورد طرح خرابکارانه در آمریکا، تایلند و هند که ایران به آن متهم شده به نگرانی ها در آمریکا دامن زده است.
ژانت ناپولیتانو، وزیر امنیت داخلی آمریکا چندی پیش در پاسخ به نمایندگان کنگره که نگران حمله حزب الله لبنان به آمریکا بودند گفت: «هیچ نشانه ای از توطئه ای جدی توسط حزب الله برای این کار نیست و آمریکا تمام فعالیت های حزب الله را زیر نظر دارد.»
نظر رسمی ارشاد درباره اکران دو فیلم جنجالی
به گزارش خبرگزاری مهر، روابط عمومی سازمان سینمایی در خبری اعلام کرد اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای اطلاعیهای خطاب به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها صادر کرده است.
در این اطلاعیه آمدهاست: هر گونه تغییر و جابهجایی در اکران فیلمها در سطح استانها میبایست با نظارت سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد و این گونه نیست که با تصمیم شخصی بتوان جلوی اکران آثار را گرفت.
این اطلاعیه میافزاید: اختیار ادارات کل در جابهجایی اکران سینماها منحصر به آثاری است که با محدودیت سنی اکران شده باشند و این کار باید مصوبه شورای فرهنگ عمومی استان و سازمان سینمایی را دا
خوزستان طلایهدار کاروانهای راهیان نور

سرزمین ایران در فصل بهار برای مسافران نوروزی جاذبههای تاریخی و گردشگری بسیار فراوان دارد که استان خوزستان بهواسطه هشت سال دفاع مقدس علاوه بر داشتن پدیدههای طبیعی و بناهای تاریخی به جایمانده از تمدنهای پیشین، میزبان کاروانهای راهیان نور در دو هفته نخست سال نو شمسی است.
این استان با مساحتی بالغ بر 67 هزار و 282 کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران قرار دارد که از شمال به استان لرستان، از شمال شرق به استان اصفهان، از شمال غرب به استان ایلام، از شرق و جنوب شرقی به استانهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به کشور عراق محدود میشود.
جمعیت کنونی استان 4 میلیون و 234 هزار نفر برآورد شده که 33 درصد آن را روستاییان تشکیل میدهند؛ همچنین از مجموع جمعیت استان، 92/50 درصد را مردان و 8/49 درصد آن را زنان تشکیل دادهاند. آب و هوای تابستان مناطق کوهستانی و مرتفع استان خوزستان معتدل و زمستانهای آن سرد است.
در نواحی کوهپایهای این استان اقلیم نیمه بیابانی دارد و نواحی پست و جلگه ای جنوب و جنوب شرقی خوزستان آب و هوا بیابانی است.
زمستانهای این استان بهویژه در نواحی جنوب و جنوب شرقی استان عمدتا کوتاه، معتدل و تابستان های آن طولانی و گرم است به طوری که حداکثر مطلق درجه حرارت در شهرهای اهواز، آبادان و دزفول در تابستان به ترتیب 50 و 41 و 50 درجه میرسد؛ معمولا در تیرماه به بالاترین حد خود و در بهمنماه به پایینترین میزان خود در طول سال میرسد و در این ناحیه تعداد روزهای یخبندان بسیار اندک است.
در خوزستان به علت ارتفاع پایین بخشهایی از این استان، در قسمتی از کرانهها توسط دریا و در سایر نقاط به واسطه جریان رودخانهها، باتلاقهای وسیعی به وجود آمده که به واسطه آب دائمی و زیاد به اسم «هور» معروفند و هورالعظیم، هور مزرعه و هور دورق از این جمله هستند.
* هنوز هم باور نبودن همت برایم سخت است
شب وحشتناکی بر من گذشت. به هر مشقتی که بود، صبر کردیم تا صبح. دیگر برای مان یقین حاصل شد که حتما برای او اتفاقی افتاده. بعد از نماز صبح، عباس کریمی گفت: «سعید، تو همین جا بمون، من می رم به سر قرارگاه نجف، ببینم موضوع از چه قراره!»
رفت و اصلا نفهمیدیم چقدر گذشت، که برگشت؛ با چشم هایی مثل دو کاسه خون، خیس از اشک، عباس، عباس همیشگی نبود. به زحمت لب باز کرد و گفت: «همت و یک نفر دیگر سوار بر موتور، سمت «پد» میرفتند که تانک بعثی آن ها را هدف تیر مستقیم قرار داد و شهید شدند».
درحالی که کنار آمدن با این باور که دیگر او را نمی بینم، برایم محال به نظر می رسید. کم کم دستخوش دلهره دیگری شدم؛ این واقعه را چطور می بایست برای بچه رزمنده های لشکر مطرح می کردیم؟! طوری که خبرش، روحیه لطیف آن ها را تضعیف نکند.
هنوز هم باور نبودن همت برایم سخت است، بدجوری ما را چشم به راه گذاشت ... و رفت.
*شلمچه همیشه بوی خوش عطر بهار را دارد
شلمچه خاک و بویش عطر شهادت را در خود دفن کرده و این مکان تجلیگاه زوار و عاشقان بسیاری است که هر ساله با هر نوع پوشش و عقیدهای از هر قشر و در هر سنی دل به دریای شهادت این خاک مقدس زده و با پای برهنه همچون سبکبالان عاشق کربلایی، راه شهادت را از لابهلای ذرات طلایی آن میجویند.
این مکان علاوه بر زیبایی ظاهر، باطنی سرشار از جلوه و ایثار در خود نهفته که زوار عازم کربلای معلی را از چشمان نافذ و سهمگین خود عبور میدهد.
این مهم هر ساله با فرا رسیدن سال نو و حضور کاروانها راهیان نور و مسافر نوروزی بیشتر رنگ و بو پیدا کرده و مردم اقصی نقاط کشور را به تکاپو برای رسیدن به الگو شهید راه حق رهنمون میکند.
عشقی که در چشمان این زائران موج میزند و پاهایشان را بیاراده با سختیهای مسیر پرقوام؛ بسیار بیوصف و باورنکردنی است.
اگر کنج خلوتی بیابی، چشمها را ببندی و گوش به سکوت شلمچه بسپاری، ترانه غمانگیز شهدا را به خوبی خواهی شنید؛ آنها که از خاکریزهای جنون گرفته شلمچه گذشتند و دیگر بازنگشتند.
به راستی زیبایی را در اینجا باید جست و رنگ گلگون کفن شقایقهای آرام و بیجان را باید در اینجا شست؛ در جایی که بهشت، برزخ و دوزخ هر سه را میتوان با خاک پاکش غسل داد و معطر ساخت.
اما به راستی شلمچه همیشه بوی خوش عطر بهار را با خود به همراه دارد.
============
گزارش از: مریم خبازی
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
نمایش فیلمهای «گشت ارشاد» و «خصوصی» در سینماهای حوزه هنری متوقف شد

به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری سازمان سینمایی سوره حوزه هنری با انتشار اطلاعیهای نمایش فیلمهای " گشت ارشاد" و " خصوصی " را در سالنهای زیر مجموعه خود در سراسر کشور متوقف کرد.
سازمان سینمایی سوره حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در اطلاعیه خود با اشاره به اینکه کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی در دست سینماگران است، افزوده است: از نظر مقام معظم رهبری دست اندرکاران هنر فاخر سینما با توجه به تاثیر گذاری و جهت دهی این هنر میتوانند با تولیدات خود روح امید، شوق پیشرفت، انگیزه کار و تلاش و اعتماد به ارزشهای اسلامی و ملی را در جامعه ترویج کنند.
صادر کنندگان این اطلاعیه در ادامه با تأکید مجدد بر مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در رابطه با هنر سینما اظهار داشتهاند: رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای بارها در سخنان خود به نقش موثر سینما در غنای فرهنگی جامعه اسلامی اشاره فرمودهاند و همچنان که ایشان تاکید داشتهاند سینمایی مورد تائید است که روح امید و اعتماد را به کشور تزریق کند .
در ادامه این اطلاعیه ضمن اظهار همراهی سینما گران ایرانی با باورهای رهبر معظم انقلاب آمده است: سینماگران کشور، یکی از رسالتهای خود را حرکت در مسیر رشد و شکوفایی ایران اسلامی میدانند.
این اطلاعیه با اشاره به شروع اکران نوروزی سال 1391 به حواشی نمایش فیلمهای "گشت ارشاد" و " خصوصی..." پرداخته و در این باره میگوید: موضوع و نوع نگاهی که در این آثار مطرح شده حساسیتهایی را در جامعه به وجود آورده است . موج نگرانیها بابت نمایش این دو فیلم در آغاز سال، این روزها به اوج رسیده و طبیعی است که حوزه هنری به عنوان یکی از نهادهای فرهنگی که وظیفه خود را پاسداری از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی میداند، ظرفیت نمایش سالنهای سینمایی خود را در اختیار فیلمهای ضد ارزشی قرار ندهد.
در پایان اطلاعیه سازمان سینمایی سوره حوزه هنری نیز آمده است: با توجه به فضای موجود و در راستای صیانت از ارزشهای انقلاب اسلامی، نمایش این دو فیلم را در سالنهای سینمایی خود در سراسر کشور متوقف خواهد شد.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
بود و نبود موسوی و کروبی برای مردم تفاوتی ندارد
کارشناسان سیاسی شبکه اندیشه، پنجشنبه 22مارس (3فروردین) مروری گذرا بر پرونده جنبش سبز داشتند.
"فرهنگ هلاکویی" در این رابطه اظهار داشت: «در جریان اعتراضات، موسوی و کروبی مرکزیت داشتند اما رهبر نبودند چراکه آن ها مردم را به صحنه نیاوردند بلکه جنبش آن ها را به صحنه آورد.»
"حسین لاجوردی" دیگر کارشناس شبکه نیز گفت: «اگر به 17 بیانیه موسوی نگاه کنیم، در 13 بیانیه اول می گوید بیایید همه با هم باشیم و مواظب باشیم که غیرخودی وارد صفوفمان نشود. یعنی قائل بود به نوعی صف بندی و درجه بندی خودی و غیرخودی...»
وی در قسمت پایانی سخنانش عنوان کرد:
«سال گذشته عده ای فکر می کردند که اگر موسوی و کروبی دستگیر شوند چه فاجعه ای به وجود می آید. اما هیچ فاجعه ای به وجود نیامد و دیدیم که بود و نبود موسوی و کروبی برای مردم تفاوتی ندارد.»
هامون به نقل از جام نیوز:
شبکه سلطنت طلب پارس: دست جمهوری اسلامی و غرب در یک کاسه است!!
"پرویز قاضی سعید" مفسر سیاسی تلویزیون سلطنت طلب پارس (Parstv) شنبه 24مارس (5 فروردین) ضمن ابراز تأسف نسبت به عقب نشینی ملموس غرب از تحریم نفتی ایران، اظهار داشت: «قرار بود سازمان های بیمه گر، محموله های نفتی ایران را بیمه نکنند. اگر این اتفاق می افتاد هیچ تشکیلات کشتیرانی حاضر نمی شد نفت ایران را به مقصد بنادر اروپایی ترانزیت کند و در نهایت این امر می توانست مانع پرداخت دلار و ارزهای دیگر به جمهوری اسلامی ایران شود. اما اتحادیه اروپا درست سر بزنگاه اعلام می کند که سازمان های بیمه گر می توانند مجددا کشتی های نفتی را از بنادر ایران تا اروپا و دریاهای آزاد بیمه کنند.»
وی اضافه کرد: «تمام کسانی که از قوه تحلیل مناسب برخوردارند، می دانند که تمام این اتفاقات به خاطر چاه های نفت و ذخایر گاز است وگرنه تنها مسأله ای که برای غرب -به خصوص اتحادیه اروپا- مطرح نیست، مردم ایران هستند که صاحبان اصلی این ذخایرند.»
وی در انتها با عصبانیت شدید مدعی شد: «دست جمهوری اسلامی و غرب در یک کاسه است. اینها پشت دشمنی هایشان یک نوع روابط داخلی با همدیگر دارند...»!!!
هامون به نقل از جام نیوز:
«زندگی خصوصی» جریان انحرافی
اگر پول ندهید در تلویزیون ام تخته می شود

هامون به نقل از صراط:
این عنصر سلطنت طلب در آستانه عید نوروز با اعلام ابن خبر که دیگر توانایی مالی برای پرداخت هزینه های این شبکه را ندارد از طرفداران خود خواست تا بخشی از هزینه ها را برای حیات جنبش های ضد نظام جمهوری اسلامی تقبل کنند!
این درخواست شهرام همایون در حالی مطرح می شود که کنگره آمریکا بودجه تلویزیونی قابل توجهی برای تاسیس شبکه های تلویزیونی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کنند را مصوب کرده است.
شهرام همایون به بینندگان شبکهٔ لس آنجلسی بی مخاطب و منفعل کانال یک هشدار داده است که اگر از طرف مردم حمایت مالی نشود ، شبکه تلویزیونی خود را بعد از تعطیلات عید نوروز تعطیل خواهد کرد.
گفتنی است شهرام همایون” که پیش از این در کلیپی طنز توسط مهران مدیری به تمسخر گرفته شده بود، مدتی از اجرای برنامه خودداری کرده و اعلام کرده که قهر کرده چرا که یک عامل رژیم ایران! به او توهین کرده است.
لازم به ذکر است که وی به علت تشویق بینندگان کانال یک به انجام اعمال تروریستی تحت تعقیب پلیس بین الملل قرار دارد .
زمينه سازي خاتمي براي گام هاي بعدي
خاتمي در ديدار گروهي از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران درباره حضور خود در انتخابات توضيح داد. براساس گزارش ها، خاتمي در اين ملاقات مورد اعتراض هاي جدي واقع شده مبني بر اينكه حتي اگر تصميم او حضور در انتخابات بود، چرا همين تصميم را علني و شفاف اعلام نكرد.
هامون به نقل از کیهان:
به گزارش سايت انجمن اسلامي مذكور، ملاقات كنندگان به خاتمي گفته اند: شما ميان دوراهي گرفتار بوديد اينكه راي ندادن شما تضعيف نظام است و راي دادن شما در حال گرفتاري آقايان موسوي و كروبي و خانم رهنورد و بسياري از دوستان، خوب نيست. البته نقطه ضعف شما در اتخاذ تصميم روشن است. شما در زمان رياست جمهوري گفتيد نمي خواهيد در اين مقام در راس اپوزيسيون باشيد ولي بعد از رياست جمهوري چرا تكليف خود را روشن نكرديد؟ مي بايست از دو ماه پيش شفاف با مردم صحبت مي كرديد كه بايد راي داد يا نداد و به آن عمل مي كرديد. مشكل همه ما اينكه دچار انفعال هستيم و يكي از معضلات ما فقر روش مندي و نداشتن راهبرد مشخص است. ما نمي توانيم ذهن شما را بخوانيم ولي عمل شما گاه منفعلانه است. ما نمي دانيم مرز اصلاح طلبي كجا است؟ آيا خط قرمزي وجود دارد؟ شما براي حضور در انتخابات شرايطي گذاشتيد آيا برآورده شد؟ شايد آينده ثابت كند كه كار شما درست بوده است ولي تبعات اقدام خود را از نظر دور نداريد. كاش قبلا با صراحت از حضورتان خبر مي داديد كه جامعه دچار سوءتفاهم نمي شد.
پس از مطرح شدن پرسش ها و مطالب از سوي اعضاي اين انجمن، خاتمي با بحراني نشان دادن شرايط و مطرح كردن توهم توطئه برخي تندروهايي كه سعي داشتند اصلاح طلبان و نظام را رودرروي هم قرار دهند سعي بر توجيه عملكرد خود كرد كه بعدها مطالب منتشر شده در وبلاگ ها و فيس بوك افراد حاضر در اين جلسه نشان داد اين افراد هنوز نسبت به عملكرد خاتمي انتقاد دارند و دلايل خاتمي را نپذيرفته اند.
همچنين حسين نقاشي دبير اسبق اين انجمن كه در ديدار با خاتمي حضور داشته در صفحه فيس بوك خود نوشت: ايشان به دماوند رفته بودند تا در واقع به نوعي قهر سياسي داشته باشند با اين انتخابات انتخاباتي كه مغاير با شروط مطرح شده از سوي ايشان بود. آقاي خاتمي تاكيد مي كند كه اساسا از ابتدا موافق تحريم انتخابات نبوده و اين كار را داراي بار حقوقي-سياسي خاصي مي داند. از ديد ايشان در انتخابات همين مجلس دست كم تا 50 درصد مردم مشاركت مي كردند و در اين اوضاع و احوال اساسا تحريم معنايي ندارد. كسي تحريم مي كند كه مطمئن باشد مشاركت را به پايين 20 درصد مي تواند بكشاند. از اين رو دو امر مشاركت در معرفي كانديدا و ليست انتخاباتي دادن با راي دادن شخصي را از هم جدا مي كنند و همچنين معتقدند مي بايست حداقل يك هفته زودتر اين تفاوت فاز خود را در بحث تحريم انتخابات پر رنگ تر مطرح مي كردند.
وي مي افزايد: با اين حال [آقاي خاتمي] مي گويند اين تصميم و آن روز و شبي كه بر ايشان گذشت، يكي از سخت ترين روز و شبهاي شان بود. از عواطفي كه از هواداران مي توانست جريحه دار شود تا اهل بيت منزل خودشان! با توجه به فرصت محدود پيش رو، تنها توانستند با تعداد كمي از افراد غالبا مجمعي مشورت كنند و نهايتا راي به «جمهوري اسلامي» را به صندوق مي اندازند. ايشان تاكيد دارند كه من برانداز نبوده و نيستم... من [نقاشي] نسبت به آنچه گفته شد متقاعد نشدم، هر چند به اقدام شرافتمندانه او احترام مي گذارم.
در همين حال ايلنا گزارش داد كه خاتمي در اين ديدار گفته است: ما اسلام را قبول داريم... طبعا وقتي از نظام و حكومت سازگار با دين صحبت مي شود نبايد قوانين و ساز و كارها مغاير با احكام شرع باشد... ما اصلاح طلبان خود را درون نظام تعريف مي كنيم. بنابراين با براندازي نظام مخالفيم، گذشته از اين كه اين توهم كه مي شود اين نظام را برانداخت، توهم باطل است. نظام به قيمت گراني بدست آمده است هم به لحاظ اعتقادي و هم به لحاظ عملي نمي شود و نبايد از آن دست برداشت، اصل نظام حاصل انقلاب بزرگي است و پشتوانه مردمي هم دارد.
خاتمي با تاكيد بر اين كه اگر انتقاد و اعتراضي هست در درون نظام است نه عليه آن، ادامه داد: كساني كه خود را در درون نظام مي دانند انتقادهايي دارند و راه و رسم بيان انتقادات را نيز راه و رسم مدني و دوري از خشونت مي دانند.
خاتمي به اين پرسش پاسخ نداد كه چرا در جريان فتنه 88 از مراجعه به راهكارهاي قانوني خودداري كرده و براي بهره گيري دشمنان از ادعاي دروغ تقلب، به آشوب هاي خياباني روي آورده است!
خاتمي در ادامه، با بيان اين كه اصلاحات به اين نتيجه رسيد كه ليست و نامزد نداشته باشد، گفت: اما تصريح شد كه اين امر به معني تحريم انتخابات نيست و هيچكس هم از شركت در انتخابات منع نشد، ولي فضا به سويي رفت كه انگار انتخابات از سوي اصلاحات تحريم شده است و با توجه به اينكه هر دو طرف مدعي تحريم انتخابات؛ تبليغات و امكانات وسيع تبليغي داشتند بر آن دامن زدند و متاسفانه ذهنيت و انتظاري در ميان بخشي از نيروها بخصوص جوانان شكل گرفت. اگر بخواهم از خود انتقاد كنم بايد بگويم كه ما نبايست بگذاريم چنين ذهنيت و توقعي پديد آيد ولي به هر حال اين مشكل وجود داشت.
يادآور مي شود بر خلاف ادعاي اخير خاتمي، وي قبلا انتخابات را بي معنا توصيف كرده بود. همين موضوع از سوي برخي اصلاح طلبان خارج نشين به عنوان تحريم انتخابات مطرح و علنا مورد تبليغ قرار گرفت اما خاتمي طي چندماه اخير حتي حاضر نشد عليه اين خط تبليغاتي و سياسي موضع بگيرد و درباره اينكه آيا شما در انتخابات شركت مي كنيد، به خبرنگاران در حاشيه مراسم ختم پدر عبداله نوري گفت ما مخلص همه شما هستيم! بنابراين او در آن زمين به اعتبار بازي خوردن از عناصر نفوذي تندرو، مايل بود در خدمت جبهه تحريم قرار گيرد اما نظرسنجي هاي هفته هاي آخر به انضمام حماسه كم سابقه 22 بهمن و شكست پروژه برگزاري تظاهرات در 25 بهمن به خاتمي ثابت كرد كه در صورت عدم حضور در انتخابات اسباب انگشت نما شدن و سرافكندگي هميشگي او خواهد شد و... خاتمي بدين ترتيب بعدازظهر جمعه در روستاي وادان دماوند دور از چشم خبرنگاران در انتخابات شركت كرد.
گفتني است برخورد خاتمي در اين جلسه نشان مي دهد كه وي مي داند ماجراي تحريم انتخابات از جانب او قابل انكار نيست ولي در همان حال مي كوشد به مخاطبان خويش بفهماند كه راه خود را از آنها جدا كرده است و ضمن تحليل شرايط، اين نكته را نيز به آنها القاء مي كند كه بايد منتظر گام هاي بعدي او نيز باشند.
بشكن بشكنه! بشكن!
«اعلام تعطيلي تلويزيون رسا، دومين شكست مديريت جنبش سبز پس از شركت محمد خاتمي در انتخابات مجلس بود».
هامون به نقل از کیهان:
محمدرضا يزدان پناه (از همكاران فراري روزنامه هاي زنجيره اي) ضمن انتشار اين مطلب در گويانيوز نوشت: تلويزيون رسا تا اطلاع ثانوي تعطيل شد. نكته جالب توجه درباره خبر توقف پخش برنامه هاي تلويزيون رسا اين بود كه مسئولان آن حتي از تأييد و اعلام رسمي اين خبر خودداري كرده اند و خبر تعطيلي رسا توسط سايت جرس كه نزديك ترين رسانه اينترنتي به ديدگاه هاي گردانندگان رسا است، اعلام شده است.
وي اضافه مي كند: تأسيس و آغاز به كار تلويزيون رسا در فضاي خبري و سياسي اتفاق مهمي بود. خبر تاسيس تلويزيوني كه قرار بود و وعده داده بود ديدگاه هاي متنوع و مختلف را نمايندگي كند، با استقبال طرفداران جنبش سبز روبرو شد. اما مدتي پس از آغاز به كار اين شبكه ديگر خبري از آن هياهوي نخستين نبود. ضعف مفرط در برنامه سازي، كيفيت نازل بخش هاي خبري كه صرفاً به روخواني اخبار سايت هاي سبز مي پرداختند، استفاده نكردن از نيروهاي حرفه اي، پايين بودن كيفيت تصاوير و به طور كلي در نظر نگرفتن معيارهاي ضروري حرفه اي و مدرن بين المللي براي راه اندازي و ادامه كار يك تلويزيون ماهواره اي، باعث شد تا در حضور غول هاي رسانه اي رسا جاي چنداني در خانه مخاطبان ايراني پيدا نكند.
همكار سابق نشريات زنجيره اي در پايان نوشت: خبر تعطيلي رسا بي شك متأثركننده و دردناك است. اعلام تعطيلي اين تلويزيون، پس از شركت سيد محمد خاتمي در انتخابات مجلس كه شكست مديريت اصلاح طلبانه دوم خردادي بر بخش سياسي جنبش سبز به شمار مي آيد، شكست همين مديريت در بخش رسانه اي جنبش سبز نيز محسوب مي شود.
ظريفي با اشاره به شكست ها و ناكامي هاي پي درپي فتنه گران در آستانه نوروز امسال مي گفت؛ عيد امسال اصحاب فتنه با اين ترانه سنتي حاجي فيروز همنوا مي شوند كه بشكن بشكنه! بشكن!
اسرائيل: مخالفان بشار اسد دوستان ما هستند
هامون به نقل از کیهان:
به نوشته روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت اسحاق هرتزوگ وزير رفاه و خدمات اجتماعي رژيم صهيونيستي گفته است: «در ديداري كه بين من و مخالفان حكومت سوريه برگزار شد، آنها قول دادند در صورت سقوط حكومت سوريه با اسرائيل روابط دوستانه ايجاد كنند.»همچنين ايوب كارا معاون نخست وزير رژيم صهيونيستي كه با مخالفان بشار اسد در ارتباط مستمر مي باشد تصريح كرده است كه «مخالفان بشار خواهان دوستي با اسرائيل هستند».
اين در حالي است كه مخالفان دولت سوريه به تصريح اكثر ناظران بين المللي يك گروه كوچك خرابكار هستند كه جز در چند شهر حاشيه اي اين كشور پايگاهي ندارند.
در همين حال، سي ان ان ديروز از پنتاگون گزارش داد گزارش هاي اطلاعاتي آمريكا حاكي است كه رئيس جمهور سوريه فرماندهي ارتش نيرومندي را در دست دارد كه بعيد است عليه وي شود و تصريح كرد بشار اسد از حمايت نخبگان سوري برخوردار است.
وزن كشي ناكام فهرست حاميان مشايي در تهران
فهرستي كه از سوي حاميان مشايي در انتخابات مجلس منتشر شده بود تنها توانست به طور ميانگين 15هزار نفر از بيش از 2ميليون آراي تهران را به خود اختصاص دهد.
هامون به نقل از کیهان:
انتشار فهرست 30 نفره اي تحت عنوان جبهه توحيد و عدالت در تهران كه در آن نام برخي چهره هاي سرشناس اصولگرا قرار گرفته بود، واكنش هاي بسياري را از جانب جريان هاي مختلف اصولگرا در پي داشت، بطوري كه 18 نفر از آن ليست تنها دقايقي بعد از انتشار اين ليست حضور خود را تكذيب كردند و حتي از اقدام به شكايت براي تهيه كنندگان اين ليست خبر دادند.
با اعلام برائت گسترده در فاصله دقايقي پس از اعلام اين فهرست در تهران از همان ابتدا نيز وزن سياسي اين جبهه پيش بيني مي شد اما انتشار نهايي آراي تهراني ها اين واقعيت را آشكار كرد. به نحوي كه 12 عضو اين فهرست توانستند به طور متوسط 15 هزار رأي را از آن خود كنند.
بهنام ملكي كه در ليست هاي (جبهه ايستادگي، جهادگران ايران اسلامي، جنبش عدالت و مهرورزي، جبهه مردمي اصلاحات، جبهه حاميان ولايت و جبهه بصيرت و بيداري) و فرزاد سليماني در ليست هاي (جبهه ايستادگي، جهادگران ايران اسلامي، جنبش عدالت و مهرورزي و جبهه حاميان انقلاب اسلامي) نيز بودند كه بيشتر آراي آنان مربوط به حضور در ليست هاي فوق بود و وزن واقعي اين جبهه كه به جبهه حاميان دولت نيز مشهور بودند طبق اعلام رسمي فرمانداري تهران حداكثر 14هزار در تهران مي باشد.
آراي اعضاي فهرست جبهه توحيد و عدالت به اين شرح است: بهنام ملكي 56616 راي، فرزاد سليماني 20713 راي، محمدمهدي تسخيري 14586راي، حوريه خدايي 14340رأي، عليرضا عبدالغفاري 4267 رأي....
سايت حامي فتنه دوباره فيلتر شد
يك سايت حامي شبكه فتنه كه به واسطه پوست اندازي و تغيير نام، مجددا فعال شده بود پس از چند ماه دروغ پراكني و سرويس دهي به جريان فتنه فيلتر شد.
هامون به نقل از کیهان:
سايت موسوم به بازتاب از چند ماه پيش و پس از مسدود شدن سايت آينده، توسط برخي جداشدگان سابق سايت هاي بازتاب و تابناك راه اندازي شده بود و گفته مي شد با يكي از عناصر فتنه گر فراري(م- ه) در ارتباط است.
مشاور كارگروه فيلترينگ گفت: جمع بندي كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه از فعاليت سايت بازتاب، اين بوده است كه عملكرد آن در راستاي تشويش اذهان عمومي است.
اين سايت در روز شنبه 13 اسفند شائبه هاي بي اساسي را در مورد صحت انتخابات مجلس نهم مطرح كرده بود كه پس از چند ساعت، آن را از خروجي خود حذف كرد. مومن نسب، مشاور كارگروه فيلترينگ در اين رابطه، به «خبرگزاري دانشجو» گفت: فيلترينگ اين سايت به دستور كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه صورت گرفته است.
آدم مي كشند تا پول بگيرند و پول مي دهند تا از فهرست تروريست ها خارج شوند!
يك روزنامه نگار مشهور يهودي گروهك منافقين را يك فرقه سياسي خواند كه از راه ترور كسب درآمد مي كند.
هامون به نقل از کیهان:
به گزارش پايگاه اطلاع رساني هابيليان «ريچارد سيلورستين» روزنامه نگار و وبلاگ نويس مشهور يهودي كه در شهر سياتل واشنگتن زندگي مي كند در مقاله اي ضمن تروريست خواندن گروهك منافقين از حاميان اين فرقه به شدت انتقاد كرد. سيلورستين منبع درآمد منافقين را ترورهايي خواند كه براي سازمان موساد در ايران انجام مي دهند و اضافه كرد: بدون شك موساد خوب پول مي دهد! من حتي احتمال مي دهم 400 ميليون دلاري كه بوش براي ايجاد بي ثباتي در ايران در سال 2007 ميلادي اختصاص داده بود در اختيار مجاهدين يا موساد يا هر دوي آنها قرار گرفته باشد.
اين روزنامه نگار آمريكايي در وبلاگ خود ضمن انتقاد شديد از حاميان غربي گروهك منافقين گفت: معلوم نيست حمايتهاي «آلن درشوويتز» وكيل آمريكايي كه در حمايت از اسرائيل زبانزد است از گروهك منافقين در قبال چه مقدار پول صورت گرفته است؟ من كه شوكه مي شوم اگر او خود را ارزانتر از 50000 دلار فروخته باشد.
وي همچنين آلن درشوويتز را به واسطه نظراتش يك افسانه نويس خواند و ادامه داد: تنها حقوق بشري كه براي او مهم است حقوق اسرائيل است كه هر كاري كه مي خواهد با فلسطينيان بكند. درشوويتز درباره ديگران نيز مزخرفاتي به هم مي بافد كه در راستاي منافع اسرائيل باشد.
سيلورستين همچنين ضمن اشاره به تعابيري كه منافقين درباره درشوويتز به كار مي برند گفت: برايم جالب است وقتي مي بينم اوباش خشني مانند مجاهدين خلق او را مدافع حقوق بشر و برجسته ترين وكيل در پرونده هاي جنايي در جهان مي نامند.
وي ضمن انتقاد از كساني كه از مجاهدين پول مي گيرند تا آنها را حامي برقراري دموكراسي در ايران معرفي كنند گفت: بايد ببينيم مجاهدين قبل و بعد از انقلاب 1979 ايران چه افرادي را كشته اند حتي برخي از اين كشته شده ها آمريكايي بوده اند.
ريچارد سيلورستين در پايان مقاله اش ضمن تأكيد بر اينكه منافقين براي رسيدن به اهداف خود حاضر به استفاده از هر وسيله اي هستند افزود: هنگامي كه كشتن آمريكايي ها برايشان سودآور بود، آنها را كشتند و هم اكنون كه كشتن دانشمندان ايراني برايشان سودآور و درآمدزاست آنها را مي كشند.
جنگ با ایران، آمریکا را به باتلاق دیگری میکشاند
شبکه پرس تی وی 11 مارس(21 اسفند) نوشت: «جنگ با ایران، آمریکا را به باتلاق دیگری در خاورمیانه خواهد کشاند.»
تحلیلگر برجسته سیاسی میگوید: «هرگونه تهاجم نظامی علیه ایران محکوم به شکست است و آمریکا را درسردرگمی دیگری در خاورمیانه گرفتار میکند.
آشر کافمن دانشیار موسسه مطالعات صلح بینالملل کروک دانشگاه نوتردام آمریکا در سرمقاله روز جمعه (19 اسفند، 9 مارس) تارنمای شبکه تلویزیونی سیانان نوشت که حمله به ایران "امریکا را به باتلاق دیگری در خاورمیانه فرو میبرد، موجب بحران نفتی میشود و اقتصاد جهانی را به آشفتگی میکشاند."
کافمن تاکید کرد: «آمریکا با چنین ماجراجوییهاییدر رسیدن به هدف اعلامشده خود ناکام خواهد ماند و موجب بروز تقابل ویرانگر میان ایران و اسرائیل خواهد شد، به هزاران ایرانی و اسرائیلی آسیب میرساند و کشورهای همسایه را تحت تاثیر قرار میدهد.»
این تحلیلگر سیاسی به لفاظیهای جنگطالبانه اسرائیل علیه ایران اشاره کرد و گفت: «اسرائیل برای از بین بردن و یا حتی آسیب جدی وارد کردن به تاسیسات هستهای ایران، از ظرفیت نظامی کافی برخوردار نیست.»
وی یادآور شد که هر گونه حمله به ایران "آتش جنگی بیسابقه" را در خاورمیانه بر میافروزد که در آن اسرائیل به علت کوچکتر بودن و عمق راهبردی اندک "بسیار از ایران آسیبپذیرتر خواهد بود.
کافمن تبلیغات منفی غرب را برای خدشهدار کردن تصویر ایران و نشان دادن آن به عنوان کشوری که "به لحاظ تاریخی مشکلساز و به لحاظ سیاسی بسیار خطرناک است" به شدت محکوم و ایران را به عنوان کشوری "عقلانی" و "قدرتی منطقهای" توصیف کرد.
این تحلیلگر سیاسی از آمریکا خواست "به اهمیت وجود بازیگران منطقهای مهمی نظیر ایران، اذعان کند.
وی همچنین از واشنگتن خواست راهبرد خود در منطقه خاورمیانه، از جمله سیاستهایش در قبال تحرکات بین دولتی در منطقه و منازعه اعراب و اسرائیل را "مجددا مورد بررسی قرار دهد.
آمریکا رژیم اسرائیل و همپیمانانشان، همواره تهران را به انحراف از برنامه صلحآمیز انرژی هستهای و تلاش برای دستیابی به جنگافزارهای هستهای متهم کرده و از این ادعاها به عنوان بهانهای برای اعمال تحریمهای یک جانبه و بین المللی و همچنین تهدید به حمله نظامی علیه تاسیسات انرژی هستهای ایران استفاده میکنند.
ایران با رد این ادعاها تاکید میکند به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای و یکی از اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از حق توسعه و دستیابی به فنآوری صلحآمیز انرژی هستهای برخوردار است.
مقامهای تهران نیز همواره گفتهاند هرگونه حمله نظامی به ایران با پاسخی کوبنده روبهرو خواهد شد. آنها همچنین هشدار دادهاند چنین اقدامی به جنگی فراتر از مرزهای خاورمیانه منجر می شود.
هامون به نقل از جام نیوز:
محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق نیز رای خود را به صندوق انداخت
در همین حال شبکه های ضدانقلابی و سلطنت طلب با عجز و استیصال فوق العاده سعی در کمرنگ نشان دادن حضور پرشکوه مردم در انتخابات را دارند اما حضور مردم از اولین ساعات بامداد نشان از عزم مردم ایران در ایستادگی و حمایت همه جانبه از انقلاب بزرگ اسلامی و حاکمیت مردم سالاری دینی در مقابل همه بدخواهان و دشمنان آنها دارد .
هامون به نقل از بولتن نیوز:
به نقل از یک منبع آگاه محمد خاتمی رئیس جمهور دوران اصلاحات در ساعت 13:50 دقیقه بعد از ظهر به اتفاق یکی دیگر از برادرانش رای خود را در یکی از شعبات تهران بصورت مخفی به صندوق انداخت .
رای دادن محمد خاتمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نشانی دیگر از شکست سنگین پروژه تحریم انتخابات توسط حامیان آمریکا و ضدانقلابیون می باشد .
در همین حال شبکه های ضدانقلابی و سلطنت طلب با عجز و استیصال فوق العاده سعی در کمرنگ نشان دادن حضور پرشکوه مردم در انتخابات را دارند اما حضور مردم از اولین ساعات بامداد نشان از عزم مردم ایران در ایستادگی و حمایت همه جانبه از انقلاب بزرگ اسلامی و حاکمیت مردم سالاری دینی در مقابل همه بدخواهان و دشمنان آنها دارد .
امروز بازهم مردم ایران شکوه اتحاد و وحدت خویش را حول محور اسلام و ولایت فقیه به جهانیان نشان داده و این انتخابات می رود که جهان را شگفت زده کند
تقریبا همه نظرسنجی ها از مشارکت حدود ۶۰ درصدی مردم در انتخابات حکایت دارد. انتظار تحلیلگران از میزان مشارکت در تهران هم حاکی از خلق حماسه ای بزرگتر از انتخابات مجلس هشتم است.
وزارت کشور از روزهای گذشته تلاش زیادی را برای تدارک جشن بزرگ امروز آغاز و اعلام کرده که شعب رای گیری با آمادگی کامل از صبح جمعه آماده پذیرایی از رای دهندگان است.
پیش بینی حضور گسترده مردم، سید صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات را واداشته است که بگوید: ساعت اخذ رای به احتمال قوی تمدید خواهد شد.
وی گفته است: "مثل سنوات قبل نتیجه انتخابات مرحله به مرحله به محض اینکه حوزههای انتخابیه کار شمارش آرا را به اتمام برسانند و به ستادانتخاباتی کشور اعلام کنند به استحضار مردم خواهیم رساند."
۱۶۵۰ خبرنگار
اهمیت انتخابات امروز به اندازه ای است که ۳۵۰ خبرنگار خارجی از ۱۷۴ رسانه بینالمللی را هم به ایران کشانده تا به همراه ۱۳۰۰ خبرنگار داخلی، اخبار و تصویر نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی را برای همه دنیا گزارش کنند.
روز "سیلی سخت"
همزمانی انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی با موج بیداری اسلامی و تضعیف موقعیت غرب صهیونی در منطقه خاورمیانه، نگاه های نگران بسیاری را از کاخ سفید، الیزه و باکینگهام گرفته تا تل آویو و ریاض به سمت ایران اسلامی دوخته است؛ نگاههایی که کم رونقی انتخابات را آرزو می کنند و از هفته ها پیش فضاسازی در این باره را به خط اصلی رسانه های خود بدل کرده اند.
البته تحلیلگران عمق نگر همین کشورها با ارزیابی شور انتخاباتی در ایران، دریافته اند که انتظار تحقق خواسته غرب در روز ۱۲ اسفند دور از واقعیت است.
در همین راستا، رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم و خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران، حساسیت انتخابات روز جمعه را بیشتر از انتخابات دوره های قبل دانستند و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تأکید کردند: به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تر از سیلی ۲۲ بهمن به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد برد.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور در انتخابات، حقیقتاً ضربه ی محکمی به چهره استکبار است، افزودند: آنچه در انتخابات بسیار مهم است، حضور گسترده مردم است، زیرا هرچه حضور مردم بیشتر باشد، مجلسی تواناتر و شجاع تر و با پشتوانه محکم تشکیل خواهد شد و چنین مجلسی خواهد توانست صدای آحاد مردم را با قدرت به گوش دنیا برساند.
ایشان ادامه دادند: هم ممکن است پای صندوقها شلوغ شود و هم احتمال این وجود دارد که توفیق پیدا نکند و هم اینکه نگرانی و دغدغه وجود دارد بنابراین توصیه میکنم اول وقت برای رأی دادن در صندوقها حاضر شوند و به هر سی نفر رأی بدهند و نام سی نفر را در برگههای رأی بنویسند و مردم عزیزمان سعی کنند که این کار را با احساس یک حجتی بین خود و خدای متعال انجام دهند. انشالله قصدشان را خالص کنند.
ایشان در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اهمیت این دوره از انتخابات را نسبت به انتخابات قبل در چه میبینید، فرمودند: البته انتخابات همیشه برای کشور ما و نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت بوده است. همیشه نشانه یک حقیقتی در داخل کشور ماست و این هم برای دوستان و نیز برای دشمنان پیامهایی دارد، هر وقت این خصوصیت بیشتر بود اهمیت انتخابات بیشتر میشود و امروز از آن روزها است. اولاً سیوسه سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و در انقلابهایی که در دنیا وجود داشته است با گذشت زمان مردم خسته شدهاند، دلزدهشدهاند و راههایشان تغییر پیدا کرد ولی ملت ما در طول این زمان با یک عزم راسخ حرکت مستقیمی تا به امروز ادامه داده است، این حادثه بسیار مهمی است. بعد از سه دهه در سیوسه سالگی نشان میدهند که باز همان خصوصیات اولیه را دارند وانگهی این روزها "اشتولوم" علیه ملت ایران زیاد است که میشنوید و میبینید، اینکه در خیلی از جاها شکست خوردهاند و سیلی خوردهاند دلشان میخواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند.
ایشان با طرح این سؤال که این هیاهو را برای چه به کار میبرند، گفتند: مسأله ایران یک مسأله برجسته است به همین دلیل درباره ایران مرتباً هیاهو میکنند. مسئله تحریم و حقوق بشر از اینگونه مسائل است که مرتباً تکرار میکنند، لذا چون جنجالها زیاد است و تهدیدهای لفظی بر علیه ملت ایران زیاد است لذا ملت ایران در این دوره جایگاه حساستری دارد، میتواند بهتر حرف بزند و این حرف زدن با عمل است، بهترین حرفزدنها، بهترین گفتن، همراه با عمل است لذا امروز هرچه بیشتر مردم پای صندوقهای رأی بیایند برای کشور مهمتر است. هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای آینده کشور و آبروی کشور مفیدتر و بهتر است. برای حفظ امنیت و مصونیت مفیدتر است. اهمیت این دوره اینها است.
خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب فرمودند: امروز هرچه بیشتر مردم پای صندوقهای رأی بیایند برای کشور مهمتر است. هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای آینده کشور و آبروی کشور مفیدتر و بهتر است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حضرتآیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در هنگام رأی دادن برای نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به اینکه چه توصیهای برای ملت ایران در انتخابات 12اسفند دارید، ضمن اشاره به نقش و تاثیر خبرنگاران در انتخابات، اظهار داشتند: توصیه من توصیه همیشگی است. معتقدم این یک وظیفه برای ما هست، همچنانکه یک حقی است متعلق به ما. ما باید از این حقمان استفاده کنیم و این وظیفه را انجام دهیم، همچنین معتقد هستم که این کار مثل نماز هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد فضیلتش بیشتر است، نه اینکه بخواهم بگویم شرعاً مانند نماز است، بلکه بر حسب نگاه عقلایی اگر انسان اول روز جمعه این کار را انجام دهد فکرش آسوده است که وظیفه را انجام داده است و بعد به سراغ کارهای دیگرش میرود، برخلاف اینکه این کار را آخر وقت انجام دهد.
ایشان ادامه دادند: هم ممکن است پای صندوقها شلوغ شود و هم احتمال این وجود دارد که توفیق پیدا نکند و هم اینکه نگرانی و دغدغه وجود دارد بنابراین توصیه میکنم اول وقت برای رأی دادن در صندوقها حاضر شوند و به هر سی نفر رأی بدهند و نام سی نفر را در برگههای رأی بنویسند و مردم عزیزمان سعی کنند که این کار را با احساس یک حجتی بین خود و خدای متعال انجام دهند. انشالله قصدشان را خالص کنند.
ایشان در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اهمیت این دوره از انتخابات را نسبت به انتخابات قبل در چه میبینید، فرمودند: البته انتخابات همیشه برای کشور ما و نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت بوده است. همیشه نشانه یک حقیقتی در داخل کشور ماست و این هم برای دوستان و نیز برای دشمنان پیامهایی دارد، هر وقت این خصوصیت بیشتر بود اهمیت انتخابات بیشتر میشود و امروز از آن روزها است. اولاً سیوسه سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و در انقلابهایی که در دنیا وجود داشته است با گذشت زمان مردم خسته شدهاند، دلزدهشدهاند و راههایشان تغییر پیدا کرد ولی ملت ما در طول این زمان با یک عزم راسخ حرکت مستقیمی تا به امروز ادامه داده است، این حادثه بسیار مهمی است. بعد از سه دهه در سیوسه سالگی نشان میدهند که باز همان خصوصیات اولیه را دارند وانگهی این روزها "اشتولوم" علیه ملت ایران زیاد است که میشنوید و میبینید، اینکه در خیلی از جاها شکست خوردهاند و سیلی خوردهاند دلشان میخواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند.
ایشان با طرح این سؤال که این هیاهو را برای چه به کار میبرند، گفتند: مسأله ایران یک مسأله برجسته است به همین دلیل درباره ایران مرتباً هیاهو میکنند. مسئله تحریم و حقوق بشر از اینگونه مسائل است که مرتباً تکرار میکنند، لذا چون جنجالها زیاد است و تهدیدهای لفظی بر علیه ملت ایران زیاد است لذا ملت ایران در این دوره جایگاه حساستری دارد، میتواند بهتر حرف بزند و این حرف زدن با عمل است، بهترین حرفزدنها، بهترین گفتن، همراه با عمل است لذا امروز هرچه بیشتر مردم پای صندوقهای رأی بیایند برای کشور مهمتر است. هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای آینده کشور و آبروی کشور مفیدتر و بهتر است. برای حفظ امنیت و مصونیت مفیدتر است. اهمیت این دوره اینها است.

انگلستان به همسر سرکرده منافقین اجازه ورود نداد
به دنبال درخواستهای مکرر مریم رجوی برای حضور و سخنرانی در پارلمان انگلستان، مقامات این کشور از ورود این عنصر تروریست به کشورشان جلوگیری کردند.
مرصاد به نقل از فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، به دنبال درخواستهای مکرر مریم رجوی برای حضور و سخنرانی در پارلمان انگلستان، تعداد انگشت شماری از نمایندگان پارلمان این کشور از همسر سرکرده منافقین خواستند تا به این کشور سفری داشته باشد، اما مقامات این کشور از ورود این عنصر تروریست به کشورشان جلوگیری کردند.
نمایندگان مذکور که در زمره مواجب بگیران و حامیان این فرقه هستند، در حال حاضر از تصمیم مقامات انگلیسی ناخشنود و آشفته شدهاند.
از سوی دیگر و به دنبال عدم اجازه ورود به همسر سرکرده منافقین، برخی مهرههای انگلیسی منافقین با محکومیت این اقدام، جنجال سازی جدیدی را آغاز کرده و به دنبال شکایت از مقامات انگلیسی به سیستم قضایی این کشور هستند.
مریم رجوی درسال 1997 از انگلستان اخراج شد و دلیل اخراج وی حضور در کادر مرکزی منافقین بود، زیرا که گروهک تا چندی پیش در لیست گروههای تروریستی انگلستان قرار داشت.
آقاتهراني:حضور در لیست حامیان مشایی را تکذیب می کنم
حجت الاسلام آقا تهرانی درباره برخی بی اخلاقی ها در میان گروه های اصولگرا در آستانه انتخابات گفت: امیدوارم بعد از انتخابات دیگر پشت سر یکدیگر حرف نزنیم.
آیا رسانههای اصلاحطلبان به تحریم نامرئی انتخابات روی آوردهاند؟
مرصاد به نقل از رجا به قل از برهان- طی چند روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس نهم، جریانهای سیاسی و نامزدهای فعال میکوشند با انواع و اقسام تبلیغات و فعالیتهای رسانهای و عمومی رأی مردم را به سمت خود جلب نمایند و در چنین شرایطی افزایش مشارکت عمومی مهمترین نتیجهی اقدام تمامی رقبای عرصهی انتخابات است. تنور گرم انتخابات علاوه بر آن که مفید اعتبار و منافع ملی است، فرصتی برای جریانها و نامزدهاست تا بتوانند بخت خود را جهت کسب اقبال عمومی بیازمایند. در این میان رفتار رسانههای متعلق به جریان اصلاحطلبان بازگشتگرا در چند هفتهی منتهی به انتخابات در خور تأمل است. در این گزارش تحلیلی تلاش خواهد شد تا از ابعاد جهتگیری رسانهای این جریان رمزگشایی گردد.
سایت مجمع روحانیون مبارز امروز توسط ارتش سایبری حزب الله مورد حمله سایبری قرار گرفته و از دسترس خارج شد.


آدولف هیتلر:«اگر می خواهید مردم دروغ شما را باور کنند دروغی بزرگ بگویید.»
رسانه ها و شبکه های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات مجلس برای تحت تأثیر قرار دادن مشارکت مردم در انتخابات، با دروغ پراکنی و ارائه تحلیل های متناقض ،به شکل همه جانبه تلاش می کنند در این اراده جمعی تزلزل ایجاد کنند.
رسانه های وابسته به کشور های غربی به خصوص شبکه صدای آمریکا (VOA) "ارگان رسانه ای رسمی وزارت امور خارجه آمریکا" ؛ شبکه بی بی سی فارسی (BBC Persian) "وابسته به دولت انگلیس" و سایت های وابسته به اپوزیسیون و فتنه سبز که از ابزارهای اصلی معارضه و مقابله با ملت ایران به شمار می روند، در روز های گذشته با دنبال کردن چند خط تبلیغاتی غیر حرفه ای تلاش کرده اند با به چالش کشیدن انتخابات مجلس آن را فرمایشی جلوه داده و به نحوی مردم را از حضور گسترده در پای صندوق های رأی منع کنند.
*انتخابات فرمایشی است ولی رقابت خیلی شدید است!شبکه بی بی سی فارسی از سویی با بیان این تحلیل که فضای انتخابات مجلس نهم به میدان بازی اصولگرایان و افراد موافق نظام و انقلاب اسلامی تبدیل شده است سعی دارد که انتخابات را کاملا فرمایشی نشان دهد ولی در عین حال در تحلیل دیگر رقابت بین اصولگرایان را برای تصاحب کرسی های بهارستان نهم بسیار بالا توصیف می کند و با تفاوت قائل شدن بین سلایق و نظرات جریانات اصولگرایان،عبارت جنگ اصولگرایان برای کسب قدرت را مطرح می کند که بررسی این تحلیل ها به تناقض گویی این رسانه ها در موضوع انتخابات ایران را به اثبات می رساند.
* بی توجهی به قومیت ها
خط تبلیغی دیگری که از سوی جریان رسانه ای غرب و اپوزیسیون خارجی مطرح می شود،سیاه نمایی درباره عدم توجه نظام به قومیت هاست تا به نوعی بتوانند با برپایی یک پروپاگاندای تبلیغاتی خط افتراقی بین قومیت های موجود در فضای سیاسی ایران ترسیم کنند و از این رهگذر مشارکت در عرصه انتخابات را کمرنگ نمایند.
این سیاه نمایی ها در حالی علیه نظام اسلامی مطرح است که همین تحلیل گران خودفروخته شبکه های خبری چندی پیش سفرهای استانی دولت ایران را توجه بیش از حد به اقشار و قومیت های روستایی متهم کردند و اجرای برنامه های حمایتی از اقشار کم درآمد جامعه را خریدن و جلب اعتماد این اقشار عنوان کرده بودند.
* انتخابات سوت و کور هست؛ نیست!
سومین خط مورد پیگیری رسانه های ضد نظام،سرد جلوه دادن و عدم استقبال مردم از انتخابات است.این رسانه ها با بیان اینکه بعد از انتخابات 88 استقبال مردم ایران از برنامه های اجرایی حاکمیت به اقل خود رسیده است اظهار می دارد که نظام ایران به دلیل اینکه می داند اقبال عمومی از انتخابات بسیار پایین است تعمدا می خواهد انتخابات سرد برگزار شود اما در عین حال و در یک تناقض گویی آشکار رقابت بین کاندیداهای مجلس و تعدد لیست های اصولگرایان و اصلاح طلبان و همچنین تسهیل در تأیید صلاحیت نامزدها را نیاز حاکمیت به حضور مردم در انتخابات مطرح می کند.
تحليلگران شبكه تلويزيوني صداي آمريكا با اشاره به زمان يك هفتهاي براي تبليغات كانديداها، آن را نوعي ضعف و تخلف دانسته و مدعياند كه تبليغات به معناي شناساندن اهداف و رويكردهاي كانديداها در جمهوري اسلامي اهميت ندارد.
این تحليلگران با ادعاي اينكه انتخابات بر جمهوري اسلامي به نوعي تحميل شده است، مخالفت برای هر گونه شور و هيجان ناشي از تبليغات را علت ديگري براي كمبودن زمان تبليغات ميدانند.
در این میانه آنچه جالب تر از همه به نظر می رسد، تز سایت های اپوزیسیون است مبنی بر اینکه پنج شنبه 11 اسفند مردم به خرید عید بپردازند و جمعه 12 در خانه ها بنشینند!!
به نظر می رسد این تحلیل های متناقض،بی مبنا و آشکار ریشه در سردرگمی و شکست استراتژی های ضد انتخاباتی آنان دارد. شاید هم ریشه در ناامیدی رسانه های اپوزیسیون از حضور نمایندگان همفکر خود بر روی صندلی سبز بهارستان بعد از هزیمت بزرگ اصلاح طلبان باشد که این گونه خود را نشان می دهد.
شكر خورديد كه جلو افتاديد!
سخنگوي شوراي هماهنگي سبز به گروه هاي اپوزيسيون كه وي را متهم به بي عرضگي و وقت كشي در خدمت جمهوري اسلامي كرده اند، پاسخ داد.
اردشير اميرارجمند درباره ناموفق بودن پروژه 25 بهمن به راديو فرانسه گفته است: «بايد واقع بين بود. اگر بعضي ها انتظار داشتند كه امسال همانند 25 بهمن سال گذشته كاري بكنيم، با توجه به سركوب هاي شديد(!؟) و شرايطي كه نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي به وجود آوردند، كار دشواري بود. با اين وجود ما حركت موفقيت آميزي داشتيم و آنها كه آمدند، نيرو گرفتند».
وي مي گويد: در عين حال كساني كه نقد مي كنند بايد راه هاي آلترناتيو را نشان بدهند.
اين در حالي است كه شبكه بالاترين با حمله به اصلاح طلبان و سردمداران فتنه سبز نوشت: اي تف به هيكل و صورت و آبروي همه شما كه با دست و همراهي و كرنش و ترس و سازش و نرمش، همه ظرفيت و سرمايه اعتراضي ما را پشت نام هاي بيهوده تان اعم از خاتمي و [...] و اصلاح طلب و ميانه رو و هزار دوز و كلك مهوع نابود كرديد. حالا هم يا خفه خون گرفته ايد (مثل خاتمي) يا بر جنازه هاي ما مرثيه مي خوانيد. اگر وجودش را نداشتيد، بلانسبت [...] خورديد خودتان را جلو انداختيد؟ شما همه ما را ديوانه مي كنيد با اين خفه شدن ها و خرخر هاي هر از گاه از سرناچاري.
نويسنده پايگاه اينترنتي اخبار روز هم در تحليلي خاطر نشان كرد: اصل قضيه در جاي ديگري است. اگر بخواهم راست بگويم، من چشمم از شوراي هماهنگي سبز چندان (و شما مي توانيد بخوانيد هيچ) آب نمي خورد.
آخر، صرف نظر از تاكتيك هاي آبكي، و آشكار شدن هاي گاه به گاهي و غالبا ديرهنگام يا بدهنگام، و ناپديد ماندن هاي تقريبا هميشگي و اصلا نه ديرهنگام و نه زودهنگام و نه بدهنگام، و با اين پنهانكاري ها و مرموز بودن ها كه نمي شود از اپوزيسيون كه به حق و به درستي، نسبت به همه چيز در سياست سوء ظن پيدا كرده اند طلب اعتماد كرد. وقتي مخالفان نمي دانند كه به جز يك نفر چه كساني در اين تشكل حضور دارند و تصميم گيري مي كنند، چرا بايد از آن ها انتظار داشت كه سرنوشت خود را به دست اين شوراي نامرئي و پوشيده در پرده اي از ابهام بسپارند؟
وي - در حالي كه برادر اميرارجمند عضو مركزيت سازمان منافقين است- «شوراي سبز» را با شوراي مقاومت ملي منافقين مقايسه كرد و نوشت: شوراي ملي مقاومت در سال 1360 به ابتكار ابوالحسن بني صدر، و با دستور رسمي او كه كتبا به مسعود رجوي ابلاغ شد شكل گرفت. راقم اين سطور هم - درست يا نادرست- سال ها چه به عنوان عضو شوراي سردبيري ارگان آن، يعني ماهنامه «شورا»، و چه به عنوان عضو فعال و «دعواگير» و «شلوغ كن» و هميشه ناراضي، و «نامطلوب» شورا با اين شورا همراه بود؛ و در اينجا قصد ورود به كم و كيف قضايا را هم ندارد. اما نيازي نيست كه بگوييم سرانجام آن «جبهه» به كجا كشيد و از اين كجا هم تا كجا خواهيد كشيد...
«اخبار روز» تصريح كرد: كساني كه خود را با دادن چند اعلاميه خشك و خالي و بدون پشتوانه عملي يا امضاي چند اعلاميه از اين نوع، و يا نوشتن چند مقاله و ايراد سخنراني، و مصاحبه، و يا حتي گردهم آيي، دلخوش مي دارند، بايد بدانند كه همانطور كه قبلا هم نوشته ام، كارشان در بهترين صورت، اعلام موضع است. در همين حال آلترناتيوسازي باسمه اي و آلترناتيوسازي هاي امپرياليستي هم در جريان است.
جرائم تبليغاتي در انتخابات
در ماده 67 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي آمده است: «تشکيلات قضايي هر حوزه انتخابيه به منظور پيشگيري از وقوع جرم، ضمن هماهنگي با ناظرين شوراي نگهبان و هيات اجرايي اقدامات لازم را در محدوده مقررات معمول ميدارد».
سه بخش ثبت نام و تاييد صلاحيت کانديداها، تبليغات و مرحله راي گيري و شمارش آرا هر کدام داراي قوانين و مقرراتي است که رعايت آنها از سوي کانديداها الزامي بوده و با متخلفان برابر مقررات برخورد قانوني به عمل خواهد آمد.
همچنين عدم رعايت زمان تعيين شده قانوني براي تبليغات انتخاباتي يکي از مواردي است که در قالب قوانين بخش دوم يعني جرايم و تخلفات مرحله تبليغات قرار ميگيرد.
غالبا افرادي که قصد شرکت در رقابت هاي انتخاباتي را دارند ماه ها قبل از شروع فرآيند قانوني يعني ثبت نام و تاييد صلاحيت و... به صورت غير رسمي، فعاليتهايي مقدماتي که رنگ و بوي تبليغات و مقدمه چيني براي ورود به عرصه انتخابات دارد را آغاز کرده و به طرق گوناگون سعي بر جلب آراء مردم دارد. هرگونه فعاليت تبليغاتي مستقيم و يا غيرمستقيم علاوه بر اينکه امکانات و فرصت هاي کشور را مدت ها قبل از انتخابات مصروف تبليغات انتخاباتي ميكند، سبب مي شود در صورتي که برخي افراد بعدا نتوانند از مراحل قانوني انتخابات عبور کنند افکار عمومي نسبت به دست اندرکاران انتخابات و تبعا نتايج انتخابات بي اعتماد شود.
«استفاده از موقعيت شغلي براي تبليغات انتخاباتي»، «استفاده از مکان هاي غير مجاز براي تبليغات انتخاباتي»، «پاره، معدوم و يا مخدوش نمودن آگهي يا پوسترهاي تبليغاتي نامزدهاي انتخاباتي که در محلهاي مجاز الصاق گرديده در زمان قانوني تبليغات»، «تخريب و توهين به داوطلبان و تبليغ عليه آنها» و «جانبداري مجريان و ناظران انتخاباتي از فرد يا گروه خاص» از جمله مواردي است که در قالب بخش دوم تخلفات و جرايم انتخاباتي يعني تبليغات و مرحله رايگيري قرار ميگيرد.
|
خبرگزاری فارس: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور بیانیهای ملت شریف ایران را به شرکت پرشور و دشمنشکن در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که به امضای آیتالله محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شرح زیر است: حضور پرشور ملت شریف ایران در حماسه 22 بهمن امسال چشم جهانیان را خیره کرد و بر توطئههای دشمنان انقلاب خط بطلان کشید. آفرین بر این ملت، درود و سلام خداوند تبارک و تعالی بر شما ملت ولایتمدار ایران اسلامی، اجر و پاداش شما با پروردگار عالمیان، شما در انجام وظایف خود کوتاهی نکرده و همواره به تعهد و پیمانتان با آرمانهای انقلاب اسلامی عمل کردید. اینک بر مسئولین است که در خدمتگذاری به شما از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و خالصانهتر از همیشه یاور شما باشند. اکنون آزمونی دیگر فراروی ملت ما قرار گرفته است، انتخابات مجلس شورای اسلامی از ارزش و اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. رسانههای تبلیغاتی وابسته به استکبار جهانی ماهها است با ترفندهای مختلف میکوشند تا مردم را از شرکت پرشور در انتخابات منصرف و نسبت به آینده مأیوس سازند اکنون با توجه به شرایط حساس کنونی توجه ملت شریف ایران را به نکات ذیل جلب میکند: استکبار جهانی به خوبی میداند که امروز ایران اسلامی به الگویی بیبدیل برای استکبارستیزی و نماد مردمسالاری دینی در جهان تبدیل شده است، آنان به خوبی میدانند که بیداری اسلامی در جهان اسلام با تأسی از ملتی شکل گرفته که 33 سال پیش توانست هیمنه پوشالی آمریکا، اسرائیل و انگلیس را در هم بشکند و با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و با برگزاری پرشور دهها انتخابات عزت و سربلندی را نصیب خود سازد. با توجه به آنچه که گفته شد حضور حداکثری در انتخابات پیشرو اهمیت فراوانی دارد و افتخار دیگری برای ایران اسلامی رقم خواهد زد. علاوه بر حضور حداکثری ضرورت شناخت کاندیداهای اصلح نیز اهمیت بسزایی دارد. ملت شریف ما باید بکوشد وکلایی را به مجلس بفرستند که در اندیشه گسترش اسلام عزیز و احیای ارزشها و احکام الهی و ترویج افکار ناب امام خمینی (قدسسره) باشند و خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای عزت و آبادانی ایران اسلامی را سرلوحه کار خویش قرار دهند. از این رو در شناخت و انتخاب اصلح شاخصهایی چون تدین، تعهد، دلسوزی، استکبارستیزی توجه و تعهد و التزام به هدایتها و رهنمودهای مقام معظم رهبری، مردمداری، امانتداری، صداقت، تخصص و ... از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب و مراجع معظم تقلید «دامت برکاتهم» نسبت به رعایت اخلاق انتخاباتی و پرهیز از هرگونه بداخلاقی و تخریب کاندیداها، لازم است داوطلبان محترم و طرفداران آنان در این زمینه رعایت دقت را داشته باشند و ضمن خودداری از هرگونه تخریب با ایجاد روح همدلی، اخلاق و رقابت همراه با رفاقت، زمینه انتخابات سالم را فراهم کند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همه ملت شریف ایران را به شرکت پرشور و دشمنشکن در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دعوت میکند. باشد که با شرکت پرشور در این انتخابات موجبات رضایت حضرت ولی عصر «ارواحنا لتراب مقدمه الفداء» را فراهم نماییم. انشاءالله.
اعتراف بي بي سي: 4 گروگان ايراني در سوريه تحت شكنجه هستند

هامون به نقل از
کیهان:
براساس گزارش بي بي سي، گروگان هاي ايراني در شرايط شكنجه و فشار روحي و براي فشار بر سوريه چنين اعترافاتي كرده اند.
ارزش امنیتی انتخابات مجلس برای بیگانگان و جریانهای ضد انقلاب
پدر جریان انحرافی هاشمی و خاندانش هستند/ نامه عزل مشایی محرمانه بود!
نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد!
"صراط"ـ فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام که ید طولایی در بیان نظرات تعجب آور دارد در مصاحبه ای پیرامون ولایت مداری احمدی نژآد گفت: "ما بايد آقاي احمدي نژاد را با روساي جمهور پيش از خودش مقايسه کنيم. آیا آقاي هاشمي رفسنجانی فردی ولايتمدار بوده و هست؟! آيا خاتمي ولايت مدار بوده است؟! منتهی باید بررسی کرد که چه دستهايي باعث ميشد که عدم تبعيت آنها از ولایت و فراقانوني حرکت کردن آنها مسکوت و پنهان بماند و همين دستها در افشاي مسائل احمدي نژاد شتاب دارند و بزرگنمايي ميکنند."
البته خانم رجبی به این نکته اشاره نکرده اند که افراد را باید با حق سنجید نه حق را با افراد! اگر بنا بر مقایسه افراد با یکدیگر بود که دیگر "ارزشی" در جامعه باقی نمی ماند چرا که در هر زمانی ارزش ها متناسب با تغییرات افراد تغییر چهره می دادند و "حق" به معنای واقعی کلمه موضوعیتی نداشت. نسبیت اخلاق یکی از اصول مهم طرفداران امانیسم است که گروهک انحرافی امروز سردمدار آن است.
وی در برابر تعجب گزارشگر در پاسخ به سوالی در مورد رسانه ای شدن نامه ای که امام خامنه ای پیرامون عزل مشایی نوشتند و پشت پرده علنی شدن آن -که ساخته و پرداخته ذهن جوانفکر بود- گفته است:
"نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد (!)
خدا ميداند که مقام معظم رهبري از اين مسائل با روساي جمهوري سابق هم داشتند و چطور شما ميتوانيد آقاي خاتمي را ولايت مدارتر از آقاي احمدي نژاد بدانيد؟! چطور ميتوانيد هاشمي که نقش خود و خانواده اش در فتنه ۸۸ آشکار است را ولايتمدارتر از آقای احمدی نژاد بدانيد؟! يک عدم اطاعتهايي از آنان بوده که من فکر ميکنم آقای احمدي نژاد در مقايسه با آنها بسیار بهتر عمل کرده است. بالاخره اگر آقای احمدی نژاد اين اشتباهات را انجام نميداد که امروز خیلی براي ما ارزندهتر بود، امّا متاسفانه اين اشتباهات در مقیاس کوچکتر در برهه ای از جانب ایشان اتفاق افتاد."
البته بازهم همسر الهام به این نکته شاره نکرد که با توجه به رسانه ای نشدن اینگونه موارد در دولتهای قبل ایشان چگونه از وجود چنین مکاتباتی مطلع هستند؟ و اساسا رسانه ای شدن یا نشدن ماجرای نامه رهبر معظم انقلاب پیرامون عزل مشایی چه کمکی به اصل واقعه که سکوت یک هفته ای را در بر داشت می کند؟
فاطمه رجبی در برابر پرسشی پیرامون اعتقاد اش به وجود جريان انحرافي يا جريانات انحرافي گفت:
"من قائل به جريان انحرافي ای هستم که از ابتداي انقلاب در مملکت حضور داشته و تفکر توسعه و اصلاحات با مبنای غربی را دنبال می کرده است (!) الان برخی رفتارها و جملاتي از شخص آقاي احمدي نژاد و مشایی بروز پیدا می کند که در زمان توسعه و اصلاحات نقل محافل برخی سیاسیون بود و الان آقای احمدی نژاد در حال بازگشت به عقب می باشد، به نظر خودشان مطالب جديد ميگويند ولي در حقیقت ارتجاعي به دوران آقای هاشمي رفسنجانی می باشد. پدر جريان انحرافي در حقيقت آقاي هاشمي رفسنجاني و خاندانشان هستند و ايشان تئوري ميدهند خاندانشان عمل ميکنند."
گفتنی است غلامحسین الهام در مصاحبه ای که روز گذشته ارگان دولت با خوشحالی و تعریف و تمجید از وی به چاپ رساند اظهارات مشابهب را مطرح کرده بود .
در ابتدای گفتگوی الهام با روزنامه دولت، این روزنامه در وصف وی اینچنین نوشته بود: الهام انصافاً هنوز معتدل است و منصف، ضمن آنكه انتقادات خود به دولت را خيلي شفاف مطرح ميكند اما باز هم تأكيد دارد كه مدافع و موافق دولت است و حتي به تندروي برخي دوستانش در جبهه پايداري هم كاري ندارد.!
وی در پاسخ به این سوال که "تحليل سياسي شما از مطرح شدن سؤال از رئيسجمهور در اين مقطع چيست؟"، گفته است: اينكه اينها سؤالها را مطرح كردند و ديدند پاسخ به سؤال قبل از انتخابات برايشان خوب نيست و گفتند صدايش را قبل از انتخابات در نمي آوريم تا بعد از انتخابات ببينيم چه اتفاقي ميافتد. آيا اين سؤال رأيآوري دارد براي ما يا رأيشكني دارد، لابد فكر كردند مثلاً رهبري هم وساطت بكنند و اقداماتي بكنند كه مجدداً اينها بتوانند اين هزينه را متوجه رهبري بكنند و اين منت را بر سر احمدينژاد بگذارند" (!)
الهام اضافه کرد: "ظاهراً فكر ميكنند امروز با اين چالش ميشود رأي آورد يعني اگر كسي علم مخالفت با رئيسجمهور را بلند بكند و اپوزيسيون دولت باشد، اين موضوع رأيآور است. در حالي كه بنده اين پيام را از جامعه استشمام نميكنم و اتفاقاً عكسش وجود دارد. در هر صورت بعضي كه در يك بن بست سياسي هستند خواستند كاري بكنند كه شناخته شوند."
وی روز 28 بهمن ماه هم در همایش انتخابات در دانشگاه قم، گفته بود، جریان انحرافی را مخالفان گفتمانی احمدینژاد ساختند و "دولت را متهم به همراهی با آن کردند"(!)
ترور به چه قیمت؟
یکی از دانشمندان هسته ای
ایران ترور شد»، این خبری بود که کمتر از چند ساعت تیتر تمامی سایت ها و خبرگزاری
های داخلی و بین المللی شد، خبری که برای چهارمین بار قلب جامعه ایرانی به خصوص
جامعه نخبگان علمی کشور را به درد آورد.
مرصاد به نقل از هابیلیان: این بار نام مصطفی احمدی روشن بود که بر لوح زرین شهدای ایران اسلامی نقش بست، جوانی دانشمند و فرهیخته که برای پیشرفت و اعتلای علمی کشور قدم بر می داشت و درست در دومین سالگرد شهادت مسعود علیمحمدی، یکی دیگر از دانشمندان هسته ای کشور به دست مزدوران رژیم های سر به دامان شیطان سپرده به شهادت رسید.
قتل های سریالی در ایران به خصوص در جامعه علمی کشور خود نشانه ای از بر مدار حق بودن پیشرفت علمی جمهوری اسلامی ایران و نمادی از استیصال و درماندگی کشورهای مدعی حقوق بشر است، تا جایی که رسانه های آمریکایی و اروپایی نیز نتوانستند دست های خونین موساد و سیا را از این ترورهای کور علمی پنهان کنند و به صراحت اعلام کردند که «ترور احمدی روشن، ادامه ترورهای هدفمند دانشمندان هسته ای ایران در پنج سال گذشته است».
امروز ایران به عنوان یک قدرت علمی در منطقه شناخته می شود تا جایی که موسسه «نیوساینتیست» رشد تولید علم در ایران را یازده برابر میانگین جهانی اعلام کرد، این مسئله وزنه ای بسیار سنگین برای جمهوری اسلامی بود و از طرف دیگر تیری کور کننده برای کشورهای غربی که سال هاست سعی دارند تا الگوی جمهوری اسلامی را نزد دیگر کشورهای مسلمان ناکارآمد نشان دهند.
دستاوردهای ایران در عرصه های مختلف به خصوص در عرصه هسته ای از دید مقامات غربی ناخوشایند و نشانه ناکارآمدی تحریم های سنگین علیه ایران بود، از همین رو آنها را به فکر انداخت تا بابی دیگر برای کاهش سرعت پیشرفت هسته ای و علمی کشور باز کنند، دشمنان قسم خورده ایران اسلامی این بار به «ترور» متوسل شدند تا شاید با مرگ دانشمندان هسته ای بتوانند قبری برای برنامه هسته ای ایران فراهم آورند، اما فراموش کردند که مردم ایران قدر این شهیدان بزرگ خود را می دانند و این شهادت ها برعکس آنچه که سردمداران غربی تصور می کنند، موجب تقویت مسیر پیشرفت علمی و پیگیری اهداف و ادامه راه شهدا و کسانی که در این حوزه کار می کنند، می شود .
فشارهایی که در طول این سی و سه سال بر ایران اسلامی وارد شد، برای این بود تا اجازه ندهند یک الگو در مقابل چشم مردم مسلمان منطقه به وجود بیاید؛ زیرا سردمداران صهیونیزم جهانی می دانستند وقتی یک ملتی الگو شد، استعدادهای خفته را به حرکت درمی آورد.
آمریکا و غرب تحریم ها را بر ایران تحمیل کردند تا به خیال خودشان کشور را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنند و به دیگران نشان دهند که اسلام باعث ارتجاع اقتصادی ملت می شود. دانشمندان را ترور کردند تا حرکت علمی را متوقف کنند و با اتهام و تهمت به اختناق و ضدیت با حقوق بشر افکار عمومی دنیا را از این الگوی اسلامی برگردانند؛ اما با وجود همه ی این تلاشها و تبلیغات گسترده ، انقلاب ایران اسلامی درخشید و مانند نوری بر قلب های خفته ملت های مسلمان تابید و آنها را از خوابی که با لالایی غرب و سردمداران دیکتاتور صفتشان بر آنها تحمیل شده بود بیدار کرد.
روحیه خودباوری و اعتماد به نفس دانشمندان و جوانان ایران اسلامی بر پیکر خاموش جوانان مسلمان سراسر جهان دمیده شد و موجب گشت تا سراسر جهان اسلام با یک پارچگی بی سابقه ای از جمود بیرون آید و با امید به آینده قدم در مسیری بگذارد که سال ها پیش توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و به دور از کوره راه های تصنعی غربی کشف شده بود و امروز با رهبری امام خامنه ای ادامه پیدا کرده است.
این بیداری عظیم در جهان اسلام و بیداری مستضعفان جهان، بر حق بودن مسیر انقلاب اسلامی ایران را در همه عرصه ها به خصوص در عرصه های علمی که غرب قرن ها مدعی زعامت آن بود را نشان می دهد و این امری است که برای طرف غربی ثقیل و سخت است، از همین رو با بدمستی به ترورهای کور دانشمندان ایران رو آورد و به خیال خود با اقدامات گلادیاتوری سعی کرد تا فرصت های جمهوری اسلامی در عرصه پیشرفت در انرژی هسته ای را بسوزانند.
سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی یک روز قبل از ترور شهید احمید روشن اعلام کرده بود که «برای متوقف کردن ایران دست به هر کاری می زنیم»، از این دست سخنان در ادبیات کدخدای فرتوت نظم نوین جهانی بسیار زیاد سراغ داریم، آنها سعی می کنند با این سخنان مهمل و بیهوده و ترورهای کور، در دل جوانان و دانشمندان ایران اسلامی رعب و وحشت ایجاد کنند و آنها را از مسیر دستیابی به فناوری های جدید هسته ای محروم گردانند، اما بدون شک راه برگزیده ملت آزاده ایران، راه بدون بازگشت است و اقدامات مذبوحانه و اجرای «استراتژی مهار» توسط نظام سلطه کوچکترین خللی در این مسیر افتخارآمیز ایجاد نخواهد کرد.
بنا بر گزارش های رسمی در مورد فعالیت هسته ای ایران بیش از شش هزار سانتریفیوژ در سایت »نطنز« استفاده می شود و مدتی قبل نیز نیروگاه پرقدرت »فردو« در نزدیکی قم به بهره برداری رسیده است و این امر خود نمادی دیگر از پیشرفت بر مدار عزت ملی است که خوش آیند ژنرال های پنتاگون نبوده و نخواهد بود.
ایران اسلامی در مسیر چشم اندازی حرکت می کند که رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ها پیش آن را با عنوان «سند چشم انداز بیست ساله؛ ایران ۱۴۰۴» پیش روی مسئولان و جوانان این مرز و بوم قرار دادند و امروز شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید رضائی نژاد و شهید احمدی روشن سندی بر کیمیای اسلام ناب محمدی(ص) در جامعه انسانی و نمادی از بر حق بودن پیشرفت علم در جمهوری اسلامی می باشد.
اکنون نام مصطفی احمدی روشن به مانند عبیده ابن الحارث، شهید جنگ بدر در میان شهدای اسلام می درخشد و راه وی و دیگر شهدای این عرصه که با آگاهی کامل برگزیده شده، با قدرت ادامه خواهد داشت و امید است که روح این دانشمند شهید با شهدای بدر و خیبر محشور شود.
حکم فائزه هاشمی هنوز در مرحله تجدیدنظر است
رادیو اسرائیل: تفکر نامشروع بودن اسرائیل، روی یهودیان هم اثر گذاشته است
این گزارش می افزاید: «حتی یک کلمه درباره احتمال صلح با اسرائیل سخن گفته نمی شود و در برنامه های گوناگون با پخش سرودهای تحریک آمیز، از اقدامات مبارزان فلسطینی در کشتار مردم اسرائیل [!] تجلیل می شود.»
در گزارش نهاد مذکور، با ابراز نگرانی از تأثیرپذیری مهاجران یهودی از نگرش فلسطینیان، آمده است: «این تفکر تا حدودی بر یهودیان اسرائیل نیز اثرگذار بوده است.»
وب سایت رادیو اسرائیل در پایان خبر خود همراستا با سیاست رسمی رژیم اشغالگر قدس، با عباراتی توهین آمیز از شهدای مقاومت یاد کرد.
شایان ذکر است که طبق آمار رسمی منتشر شده در سال 2011، رژیم صهیونیستی با موج روزافزون مهاجرت معکوس مواجه است که یکی از عوامل اصلی آن، تشکیک شهروندان اسرائیلی در مورد مشروعیت این رژیم ارزیابی می شود.
مهاجرانی آینة آینده نمای نوری زاد و خزعلی و ...
مرصاد به نقل از جام نیوز: بعد از دوم خرداد نیز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت خاتمی فعالیت کرد و به رغم اینکه در استیضاح مجلس پنجم رأی اعتماد گرفت در نهایت تحت تأثیر اعتراضات مردم قم و سایر نقاط ایران، به رویکرد فرهنگی وزارت ارشاد، از مقام خود استعفاء داد.
تأثیر فکری مهاجرانی بر دولت خاتمی آنقدر زیاد بود که تحلیلگران او را عمود خیمه کابینه خاتمی و نماد سیاستهای فرهنگی حاکم بر کابینه می دانستند.
روزی که بنا بود مجلس شورای اسلامی به مهاجرانی رای اعتماد دهد، محمد خاتمی از او اینگونه دفاع کرد"اباحه گری؟! آن هم انسانی که بنده در سفر و حضر با وی بوده و اهل تهجد است .. پناه می بریم بر خدا".
بعد از جریان استعفاء تا هم اکنون نیز اهالی سیاست او را به عنوان یکی از لیدرهای اصلاح طلبان می دانند.
در روزهای اخیر اخبار حکایت از آن دارد که مهاجرانی و علیرضا نوری زاده در جشنواره "الجنادریه" شرکت کرده اند و به نقل از نوری زاده، مهاجرانی در آن جا صحبت های تندی علیه نظام اسلامی ایران انجام داده است.
در یک تحلیل ابتدایی شاید بتوان حضور مهاجرانی را اینگونه توجیه کرد؛ عربستان کشوری است که سالانه تعداد زیادی از مردم و مسئولان ایران به آنجا سفر می کنند و سفر مهاجرانی به این کشور برای حضور در یک جشن ملی دچار هیچ گونه خللی نیست.
این تحلیل مبتنی بر این است که عربستان را کشوری زیارتی بدانیم ومهاجرانی را فردی با رویکرد صرفا مذهبی.
اما از آنجایی که مهاجرانی شخصی سیاسی و منتقد نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و جشنواره "الجنادریه" هم مراسمی برای تقویت الگوی سیاسی حاکم بر عربستان می باشد به ناچار تحلیل ابتدایی ساده انگارانه خواهد بود و نیازمند یک تحلیل واقع بینانه هستیم.
تحلیل واقع بینانه مبتنی بر این پرسش است که بین فرد دموکراسی خواهی مثل مهاجرانی(آنگونه که خودش ادعا می کند) و سردمداران کشور دیکتاتوری عربستان چه هدف مشترکی وجود دارد که این دو زیر یک خیمه جمع شده اند؟ این هدف یا اهداف مشترک کاشف از چه نکاتی می تواند باشد؟
در مورد هدف مشترک باید اعتراف کرد که عربستان هیچ گاه نتوانسته عناد خود را نسبت به اندیشه سیاسی امام خمینی پنهان کند. واکنش های این کشور در قبال ایران حاکی از آن است که هیچ چیز برای آنها مهمتر از براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
شاخصه عناد ورزی با اندیشه امام و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در مورد مهاجرانی نیز صدق می کند که همین هدف مشترک، موجب شده مهاجرانی به دست بوسی دیکتاتور عربستان برود.
همراهی وزیر کابینه خاتمی با نوری زاده ضدانقلاب و حضور مکررشان در شبکه دولتی BBC و ارتباط با محافل صهیونیستی می تواند مؤیدی بر این مطلب باشد.
اما برداشت هایی که از این حضور می شود عبارتند از؛
1 – مهاجرانی و همفکران او افرادی قدرت طلب هستند نه آرمان خواه و به هر نحوی می خواهند به قدرت برسند؛ شاهد بر این ادعا این است که این طیف، انتخابات ایران را که نماد دموکراسی است مخدوش اعلام می کنند ولی وقتی می بینند دستشان به جایی بند نیست برای گدایی و دریافت کمک مالی به دیکتاتور عربستان پناه می برند.
2- لابی سران جنبش سبز با دشمن تابلودار ملت ایران حاکی از آن است که تئوریسین های واقعی این جنبش در گذشته نیز وام دار بیگانگان بوده اند و هم اکنون نیز بازی گردان اصلی و صحنه گردان های واقعی جنبش موسوم به سبز همان ها هستند، که این واقعیت نوعی روسیاهی برای سران فتنه و ساکتین فتنه است.
3 – سر گذشت عبرت آموز مهاجرانی آینه آینده نمای افرادی چون محمد نوری زاد و مهدی خزعلی و.... است که از اندیشه امام رویگردان شده اند و حضور لحظه ای در شبکه BBC را بر حضور در دریای خروشان ملت ترجیح می دهند.
قتل ها كار مشترك اسرائیل و منافقین

با تائید جزئیات داستان یا بدون تائید جزئیات داستان، این قتل ها، تروریسم هستند. ( تعریف رسمی حكومت امریكا از تروریسم، برای مقاصد گزارشی و حفظ آمار این است.« اعمال خشونت عمدی و با انگیزه سیاسی علیه اهداف غیرنظامی توسط گروه های محلی یا منطقه ای یا عوامل مخفی .») پیچ و خم اصلی این گزارش خبری استفاده اسرائیل از مجاهدین خلق است ـ اسرائیل پیش از این نیز شدیداً برای این قتل ها در مظان اتهام بود. مجاهدین گروهی است كه سابقه درازی از تروریسم دارد كه شامل قتل قربانیان امریكایی نیز می شود. از دیگر سوابق مجاهدین این است كه آن ها بازوی نیروهای امنیتی صدام حسین بوده اند و این بدین معناست كه گروه تقریباً از هیچ حمایتی در ایران برخوردار نیست. هر كسی در اسرائیل، امریكا یا هر جای دیگری به امید تغییر رژیم آبرومندانه در ایران است، باید احمق باشد كه با مجاهدین خلق همكاری كند.
حتی مهم تر از حماقت، این كار غیراخلاقی است. تروریسم، شأن مرتكب شونده را پائین می آورد كه شامل استفاده از آن در مخالفت با ایران نیز می شود. همچنین تخاصم فزاینده متقابل را شتاب می بخشد تا به شكل بسیار مخرب تری از خشونت ( یعنی جنگ ) بیانجامد. هر چند كه امریكا در قتل ها دست نداشته است، ماهیت روابطش با اسرائیل، چه واقعی و چه ادراكـــــــی ، به این معناست كه رفتارهای اسرائیل، ایالات متحده را بسیار سریع تر به سوی فاجعه می كشاند( پرزیدنت اباما چند روز پیش درباره ماندن در « رژه » همراه با اسرائیل علیه ایران اظهار نظركرد).
در میان همه این دلایل برای نگرانی و ترس و خشونت، نكته طعنه آمیزی وجود دارد. یكی از منطق هایی كه غالباً تكرار می شود تا به این حكمت قراردادی برسیم كه سلاح هسته ای ایران غیرقابل قبول است، این است كه ایران را تبدیل به یك غارتگری در منطقه خواهد كرد كه با سهل انگاری وزن خود را به طرق مخربی بر خاورمیانه خواهد انداخت. خُب ، مثالی از یك دولت خاورمیانه ای كه به این شیوه رفتار می كند وجود دارد ولی آن ایران نیست. این دولت به كشورهای همسایه حمله می كند، با سنگدلی تخریب را به جمعیت های شهروندی تحمیل می كند و سرزمین ها را با نیروی نظامی تصرف و استعمار می كند. همچنین از گروه های تروریستی پوششی و عوامل خود استفاده می كند تا در دیگر كشورهای منطقه قتل و كشتار راه بیاندازد.
به عنوان نمونه كامل یك دولت رذل، این كشور علاوه بر تروریسم، محور اصلی سلاح های هسته ای است. این دولت، برعكس ایران، هرگز پیمان منع گسترش سلاح هـای هسته ای را امضاء نكرده است و هرگز نپذیرفته است بازرسان بین المللی از سایت هــــای هسته ای اش دیدن كند. حتی با این كه چند دهه است جنگ افزارهای هسته ای قابل ملاحظه ای دارد، برنامه سلاح های هسته ای اش را كاملاً خارج از دسترس هر گونه بازرسی بین المللی یا نظام كنترلی سلاح، نگه داشته است و حتی وجود برنامه هایش را به اطلاع نرسانده است. همچنین چنان مصمم است كه انحصار سلاح های هسته ای خود را در منطقه حفظ كند كه برای حمله به برنامه هسته ای هر كشوری كه حتی نخواهد سلاح هسته ای داشته باشد یا احتمالاً تصمیم به ساختن آن هم نگرفته است، از تروریسم استفاده می كند.
می توان بحث كرد كه این گونه رفتارها در حمایت از همان حكمت قراردادی ـ كه ایران هسته ای چه رفتاری خواهد داشت ـ انجام می شود. اما در واقع چنین نیست. رفتار این دولت مورد بحث به دلیل برتری نظامی قراردادی اش نسبت به همسایگانش امكان پذیر می شود نه به دلیل سلاح های هسته ای و همین طور به دلیل پوششی كه قدرت بزرگ محافظ و نوكرصفتش برایش فراهم می كند.
ایالات متحده باید تا آنجا كه امكان دارد از این پلیدی فاصله بگیرد، به اصول خود پایبند باشد و از رفتن به سوی فاجعه اجتناب كند. خوب شد كه وزیر امور خارجه، كلینتون، سریعاً این ترور اخیر را محكوم كرد، اما فاصله گرفتن مستلزم چیزی بیشتر است. آن موضوع « رژه » رافراموش كنید. اسرائیل با سیاست امریكا هماهنگ نمی شود زیرا آشكارا با ارزش های امریكا و منافع امریكا هماهنگ نیست. لازم است كه واشنگتن با صدای بلند و مكرراً اعلام كند كه آن نوع تروریسمی كه گزارش NBC توصیف می كند، در تقابل است با آن كه چگونه تفاوت ها با ایران باید آرام شود و این كه این تفاوت ها باید از طریق دیپلماسی به نتیجه برسند. سپس مذاكره كنیم همان طور كه واقعاً منظورمان است. دو دیپلمات بلند پایه بازنشسته، ویلیام لورز و توماس پیكرنیگ، به تازگی دستورالعمل های بسیار خوبی تهیه كرده اند كه چگونه این كار را انجام دهیم.
نشنال اینترست ـ پل پیلا
هر وقت رضا پهلوی ثروتهای مردم را پس داد، میتواند از دموکراسی حرف بزند
مرصاد به نقل از بولتن نيوز: اتحاد و وحدت بين ليبرالها و سلطنتطلبهاي خارجنشين اگر چه در ظاهر امري تعجبآور است اما جالب است كه تا به حال هميشه وجود داشته است.
به گزارش بولتن نیوز، بر خلاف همهي اظهار نظراتي كه طيف سكولار و ليبرال مبني بر پايبندي به اصول دموكراتيك و جامعه باز دارند، دفاع هميشگي آنان از خاندان ديكتاتور بزرگ ايران، پهلوي، باعث اعتراض حتي طرفداران اندك خودشان هم شده است.
بر اين اساس يكي از كاربران سايت ضد انقلاب «ايران گلوبال» در انتقاد از انتشار اخبار پسر ديكتاتور ايران، رضا پهلوي، نامهاي به اين سايت ارسال كرده است. در بخشهايي از اين نامه ميخوانيم:
آیا ایران گلوبال درجهت و همسوئی با سلطنت طلبان و طرفداران رضا پهلوی حرکت کرده و بگونه ای به سخنگوی شرمگین رضاپهلوی درحال تبدیل شدن است؟
شاید سئوال این چنینی در نظر اول افراطی و دور از واقعیت جلوه کند وخشم دوستان شعار همه باهم! و دموکراسی خواه! را برآورد ولی واقعیت این است که در هیچکدام از سایتهای مترقی جامعه فارس زبان ایرانی، مصاحبه، گفتگو و نوشته اي از رضا پهلوی، این تازه دموکرات و دموکراسی خواه!!! چاپ و تبلیغ نمی شود! علت چیست؟ آیا سازمان و گروه های مترقی ممالکی که شماها – آنجا - هستید در سایت ها و مدیایشان با فاشیستها و راستهای افراطی آزمایش شده مصاحبه می کنند؟ و یا آثار و گفته های آن را چاپ می کنند؟
هرگز یک روزنامه مترقی آلمانی و یا دانمارکی از نازی ها و فاشیستها و سخنگویانشان مصاحبه و گفتهای چاپ نمی کند! لابد خواهید فرمود دموکراسی و آزادی بیان!!!جل الخالق! از وارث دو حکومت فاشیستی و ضد مردمی که 57 سال مملکت را خوردند و چاپیدند و این نیمچه پهلوی، سخنی در مورد جنابات پدر و پدربزگش و ثروتهای بادآورده و نجومی سخنی نمی گوید!
هر زمان رضا پهلوی حاضر شود ثروت های چپاول شده مردم را پس دهد و به یک شهروند معمولی تبدیل شود می تواند از دموکراسی حرف بزند و الا حرفهای این از وارث دزدهای پهلوی – پدر و پسر- جز یاوه و احمق فریب نتیجه ای ندارد. و شما مسئولین سایت که یواش یواش درحال تبدیل شدن به دنبالچه اینها هستید اگر شهامت دارید مصاحبه ای در مورد ثروتهای دزدیده شده مردم، با ایشان ترتیب دهید!
دشمن به دلیل ترس از پیشرفت ایران دست به ترور میزند
مرصاد به نقل از هابیلیان به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی ظهر امروز در جمع دانشآموزان اراک اظهار داشت: امروز دشمنان به خوبی میدانند که ایران اسلامی قلههای پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و میرود که به یکی از مقتدرترین و پیشرفتهترین کشورهای منطقه تبدیل شود.
وی تصریح کرد: ایران اسلامی از جوانان غیور و دانشمندان بزرگی برخوردار است که هر نفس آنان بر قلب استکبار سنگینی میکند و به همین دلیل است که دشمنان ترور دانشمندان به ویژه دانشمندان هستهای را جزو برنامههای خود قرار دادهاند.
امام جمعه اراک با تاکید بر اینکه شهدای هستهای رمز سربلندی و اقتدار علمی ایران در جهان هستند، بیان کرد: مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامی باید بدانند که ایران اسلامی مملو از دانشمندانی است که برای ایران اسلامی جان را در سبد اخلاص گذاشته و از خون هر دانشمندی که به وسیله دشمنان ترور شود، هزاران دانشمند دیگر تربیت میشود.
دری نجفآبادی خاطرنشان کرد: دانشآموزان و دانشجویان باید با اهداف و آرمانهای شهدا و به ویژه شهدای ترور آشنایی کامل کسب کنند و ادامهدهنده راه آنان شوند.
وی بر ضرورت ادامه راه شهیدان هستهای به ویژه شهید احمدیروشن تاکید کرد و گفت: ایران اسلامی در حال حاضر یک کشور بینظیر در پیمودن مسیر پیشرفت و ترقی است و میرود که قلههای علم و ترقی را یکی پس از دیگری طی کند.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: بانوان ایران اسلامی امروز در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی دارند و با توجه به شرایط حساس کشور باید بیش از گذشته نقشآفرینی کنند.
دری نجفآبادی اظهار کرد: دانشآموزان چه در دوران انقلاب و چه در دوران هشت سال دفاع مقدس در سربلندی کشور سهم بسزایی داشتند و امروز نیز باید در سنگر علم و دانش موجب سربلندی و افتخار ایران اسلامی شوند